Friday, December 26, 2008

آیاتی چند از سوره رعد و برق در باب اعجاز کفش خبرنگار عراقی !- طنز از علیرضا رضایی

مسابقه پرتاب كفش به عكس بوش، اين هفته در نمازجمعه تهران برگزار مي‌شود. (فارس)
نظر به اهمیت بیش از حد کفش نزد اولیاء الهی طی هفته گذشته و نظر به اینکه اخیراً خداوند اول باید ببیند اولیائی که خودش فرستاده چه میگویند بعد برای حقظ آبرویش او هم یک چیزهائی در همان راستا بگوید لذا شخص خدا بر آن شد تا با استفاده از اصل غافلگیری تعداد دیگری آیه جدید نازل بفرماید باشد تا بشر فکر نکند که کفش الکی به جائی پرت میشود ! تعدادی از این آیات برای اولین بار بعد از ظهور اسلام در زیر می آید :آیاتی چند از سوره رعد و برق در باب اعجاز کفش خبرنگار عراقی
آیاتی چند از سوره رعد و برق در باب اعجاز کفش خبرنگار عراقی !
پرسیدند شما احیاناً اینهمه تفاسیر جالب معنوی را از کجایتان در می آورید ؟ فرمودند از اینجام !
طنز ازعلیرضا رضایی
ز ه * (۱) قسم به پاشنه کفش (۲) و سوراخ بند کفش (۳) و بقیه جاهای کفش (۴) و نشانه های فراوان است (۵) ای کسانیکه اول نماز جمعه میروید بعد ایمان می آورید (۶) آیا نمی بینید ؟ (۷) پس چرا من می بینم (۸) امام جمعه تان را (۹) که خودم فرستاده ام (۱۰) خودم کردم که ... بر خودم باد *۲ (۱۱) همانا ما کفش را از دو لنگه آفریدیم فقط برای پرتاب (۱۲) همانگونه که شما را از دو جنس آفریدیم فقط برای عشق و حال (۱۳) و الذین که نعمات ما را با جوراب پایشان میکنند گمراهانند (۱۴) و به تحت آنها اشجار میکنیم (۱۵) گام به گام (۱۶) پرت نکنی خارتو ... *۳ (۱۷) و در امریکا بوش آفریدیم (۱۸) که هدفگیری شما در ایران خوب بشود (۱۹) و در تهران به عکس او کفش پرت کنید (۲۱) آیا نمیدانید ؟ (۲۲) که اگر الآن در ایالت آویزونای امریکا کسی چنین غلطی با عکس آقا کرده بود (۲۳) شما الآن داشتید بخاطر پرتاب کفش به عکس خدا راهپیمائی میکردید (۲۴) و صدتا موشک پرت کرده بودید (۲۵) و دیپلماتهایتان هزارتا مین ترکانده بودند (۲۶) و هتلهای بمبئی منفجر میشد (۲۷) و هواپیماهای بسیار به برج میخوردند (۲۸) و جلوی لانه جاسوسی ۸ تا بیانیه صادر کرده بودید (۲۹) و سفیر امریکا در تهران را احضار می نمودید (۳۰) امریکا که در تهران سفیر ندارد (۳۱) یعنی دارد ولی شما قرار نبود بدانید (۳۲) همانا ما با اینکه خدائیم ولی بعضی وقتها سوتی میدهیم (۳۳) و این از اعجاز ماست (۳۴) همانطور که در بالا رفتن از دیوار اعجاز قرار دادیم (۳۵) و بالا روندگان را بعداً رئیس جمهور کردیم (۳۶) و در عکس من تدبیر کنید (۳۷) اگر خوب تدبیر کنید منرا در بیت می بینید (۳۸) و آنانکه برای دیدن بیت من میروند مکه گمراهانند (۳۹) و من بعد از انقلاب که زمین مال مردم شد آن بیت را فروختم (۴۰) و بعد که مال مردم گران شد از بیت زدم تو کار برج (۴۱) که از خدا بودن بیشتر درآمد دارد (۴۲) بلکه یکروز وزیر هم شدیم (۴۳) فکر کرده اید ما الکی خدا شدیم ؟ (۴۴) همانا ملائکه خیلی خرج دارند (۴۵) با این تورم و بحران جهانی (۴۶) و فکر میکنید ما بیکاریم که آیه نازل میفرمائیم ؟ (۴۷) نخیر بلکه خیلی هم در سماوات کار داریم (۴۸) ولی هی آیه و روایت نازل میفرمائیم تا شما کفش و قتل و صیغه و زندان از توش دربیاورید (۴۹) گ چ (۵۰) شما حالی تان نمیشود که عربی گ و چ ندارد ؟ (۵۱) پس بروید کفشتان را پرت کنید تا خودکشی تان نکرده ام (۵۲) که پای گربه زیر چرخ تریلی نرود (۵۳) لپ تاپ (۵۴) گیره (۵۵) رشت (۵۶) و ما همیشه فقط حرف راست میزنیم (۵۷) و پیاده تا مرقد میرویم (۵۸) محض بیعت با آرمانها (۵۹) دیگه آیه ام نمی آید ! (۶۰)

* --> این سه حرف از اعجاز است و هنوز کسی دقیقاً نمیداند یعنی چه ولی از آنجا هی موشک پرت میشود !
*۲ --> برخی میگویند خدا در اینجا فرموده "الحمد" برخی هم میگویند نخیر یک چیز دیگری فرموده که اگر بگوئیم پر رو میشوید !
*۳ --> میخوام ، می پّام ، میزام یا خیلی چیزهای دیگر ! هنوز محل اختلاف است !
!

0 comments: