پی پی به این نظام ، پی پی به این قیام ، خمینی ای امام
Saturday, January 31, 2009
پی پی به این نظام ، پی پی به این قیام ، خمینی ای امام -علیرضا رضایی
پی پی به این نظام ، پی پی به این قیام ، خمینی ای امام
به به!! از آفتاب عالمتاب
و بمناسبت دهه فجر وانقلاب پر شکوه اسلامی
بیست و دوم بهمن هزار و سیصد و پنجاه هفت
و پیشکش به خاطره امام راحل
به به!! از آفتاب عالمتاب
اسماعیل وفا یغمایی
1
شب تاریک رفت و آمد شام
شاه رفت و رسید شخص امام
بود در چاله ملتی و به چاه
با سر افتاد او زکله ی بام
رفته بود او کشد زدل تکبیر
یا کند بعد از آن قعود، قیام
که چنین شد مع الاسف! لکن
میشود؟ زیرکی کند اعلام
بازشد دیدگان ما ازخواب؟ا
به به از!!آفتاب عالمتاب
یکطرف ناله ی خروس سحر
که مرا خورد شیخ با سر و پر
یکطرف از خزر الی عمان
ریش و پشم است و اشکم و منبر
مرگ شنگول و زندگی گریان
از عمان گر روی به سوی خزر
خودکشی، مرگ، فقر و بدبختی
همه شکر خدا ست در اکثر
باز شد دیدگان ما از خواب؟ا
به به!! از آفتاب عالمتاب
شکر ایزد که صیغه بسیار است
دیگ فحشا به هر گذر بار است
دختر خوب چارده ساله
پیر هشتاد ساله را یار است
چرس و بنگ و حشیش یا هروئین
توی هر شهر چند خروار است
از مزایای دولت اسلام
مملکت از لجن تلنبار است
باز شد دیدگان ما از خواب؟ا
به به!! از آفتاب عالمتاب
دارها هر کرانه گشته علم
بند و زندان هزار و چند رقم
عصر تقتیل و رونق تعزیر
دور رجم و قصاص و آه و الم
عصر خاموشی صدای زنان
دوره بستن زبان و قلم
عصر ممنوع خنده! گریه کنید
گاه چون سیل وگر نشد نم نم
باز شد دیدگان ما از خواب؟
به به !!از آفتاب عالمتاب
رفقا! انقلاب اسلامیست
بی نظیر و شبیه و بی تالیست
نمره اش در تمام مختصات
نه ده و پانزده که باشد بیست
میرسد وز تمام حد و جهات
به تمام جهات خواهد ریست
زین سبب بهره ها رسد به جهان
خاصه از جنبه ی محیط زیست
باز شد دیدگان ما از خواب؟ا
به به!! از آفتاب عالمتاب
2
رفقا باز گشته دیده ما؟ا
به گمانم نه! جان ما و شما
ورنه سی سال بعد از این غثیان
شده بودیم زین بساط رها
ورنه اینسان نبد پراکنده
جمعی این گوشه عده ای انجا
ورنه هر کس نمیسرود فقط
راه ما، حزب ما! و رهبر ما!ا
ای دریغا که مانده ایم به خواب
ندمید آفتاب عالمتاب
ماند پائیز و طی نشد این فصل
رفت سی سال و سوخت عمر سه نسل
راه طولانی فراق وطن
نرسید ای دریغ جانب وصل
چون نی دور مانده از نیزار
ناله کردیم هی بخاطر اصل
در سخن قهرمان حرف ز وصل
در عمل پهلوان یوم الفصل
ای دریغا که مانده ایم به خواب
ندمید افتاب عالمتاب
آن یکی گویدا که من! من! من
مرشد عالمم زمرد و ز زن
دومی گویدا که جز من نیست
هیچکس ناجی تمام وطن
سومین کس بنالدا که دریغ
ناطقان بهر وصف من الکن
من بگویم غذا چه شد؟گرچه
هفت دست است آفتابه لگن
کی شود طی خدا زمانه خواب
کی دمد آفتاب عالمتاب
دوستان دمب گربه ی تاریخ
نشود همچو گربه ی ما سیخ
زنده میماند ار چه این سرما
پای خود را زند به خاک چو میخ
میرسد تا که روزگاری باز
بزند نسل موشها از بیخ
گر نداری عزیز من باور
این تو واین صحیفه تاریخ
که صدایش برد زچشمان خواب
کاید ان آفتاب عالمتاب
گوید او آفتاب خواهد شد
یخ شب آب آب خواهد شد
بار دیگر خلاف دفعه پیش
راس راسی انقلاب خواهد شد
شیخ! خواهدزدن زترس گلاب!!ا
وقت عطروگلاب خواهد شد
میرمد شب! خروس خواهد خواند
بخدا آفتاب خواهد شد
میشود باز دیدگان از خواب
اینک! آن آفتاب عالمتاب
ما گر از نسل پور دستانیم
یا که آرتور شاه و تارزانیم
گر که ملی گرا و یا کمونیست
یا مجاهد و یا مسلمانیم
گر از این کاروان عقب مانیم
یا خر خود به بیرهی رانیم
کاروان بهر ما نخواهد ماند
بهتر آن کاین حدیث را دانیم
بی من و ما که مانده ایم به خواب
می دمد آفتاب عالمتاب
وقت آنست تا که خنده کنیم
خنده بر ریش خویش و بنده کنیم
بعد از آن توی جاده ی تاریخ
گازکی داده چاق دنده کنیم
شاید از بعد این همه بازش
اندکی خویش را برنده کنیم
شیخنا را به سوی گورستان
برده و خلق خویش زنده کنیم
تا شود طی خزان و دوره ی خواب
بدمد آفتاب عالمتاب
Friday, January 30, 2009
درباب آمدن ابلیس با هواپیمای ایرفرانس از نوفل لوشاتو به تهران
طنزاز زری اصفهانی
و آنگاه ابلیس را دیدند که درلباس شیخان درهواپیما یی اندر شد و ابلیس نیک میدانست که جز حق تعالی و چند تن از نزدیکانش هیچکس نداند که او که بوده و از کجا پیدا شده و نه گذشته اش برکسی معلوم آید و نه آینده اش . پس به آرامی برصندلی جلوس کرد و کاسه لیسان و چاپلوسان برگردش حلقه زدند...
خبرنگارانی از همه عالم دراطرافش بودند و ابلیس با چهره ای دژم ، زمخت و عبوس چون بخت النصر برجای نشسته بود و با هیچکس سخنی نمی گفت و اما دردرون خود شاد بود و به ریش جماعت همراه می خندید و بیاد آورد روزی را که خدای عزوجل اورابه گناه دوست نداشتن آدم ار بهشت براند و او پیمان بست که انتقام از نسل آدم بستاند و هرجا که اورود آسوده اش نگذارد و اینک فرصتی شگرف بود تا به وعده خود وفا کند و آنچنان دماری از روزگار بندگان خد ا درآورد که درهیچ کجا و هیچ حاکم جابری نکرده باشد . و پس آنگاه از جماعت چاکران کسی به نزدش آمد و اورا امام خویش خواند و پرسید که آیا او بعد از سالیان دوری از سرزمین موعود دربازگشت چه احساسی دارد ؟ و ابلیس ترشرو وبا چشمانی شربار و خشماگین پاسخ داد که <<هیچ>> و این تنها کلام او بود درتمام طول راه
.د رجامه شیخ گشت پنهان شیطان
تا بلکه بگیرد انتقام از انسان
پرسید کسی که شیخ احساس تو چیست
غرید که هیچ و کس ندانست چه سان
و کاسه لیسان و ابلیس بچه گان گفتند که کلامی بس متعالی بوده است و از جن و انس تا کنون کسی چنین مختصر و موجز احساساتش را شرح ننموده است . و آنگاه کلامش را شاعران و ادیبان بسیاری به تعبیر برنشستند و گفتند که هرحرف آن هزار معنا دارد وباید تمام لغاتی را که در زبان های عربی و پارسی با ها آغاز میشود و درخود یا و چ را مستتردارد بیابند و پس از تحقیق بسیار به کلمات هراس و هرمله و هرزه و هلاهل رسیدند و یاوه و یوغ و چرک و چلغوز و چرند و چادر و گفتند که از ترکیب همه اینها احساس شیخ بیرون آید و اما عارفی جهان بین بود که درمعنای هیچ بسیار جستجو کرد و گفت که خداوند گار درسینه ابلیسان قلب ننها ده است و ابلیس را هیج احساس نیست و چون بگوید که هیج معنا همان هیج باشد و لاغیر
و بندگان خدا فرش سرخ بگسترانده بودند و به طمع پیشبازی روح خدا ( نامی که ابلیس برخود نهاده بود) فوج فوج به قبرستان ( که اولین جایگاه جلوس ابلیس بود ) داخل شدند ورنج بسیار ببر د ند در آن روز که بخصوص برای قضای حاجت صفی بود بطول چند هزار . و نه هیچ غذایی بود برای رفع جوع و فاصله های زیادی را با پای پیاده پیمودند و ابلیس درقبرستان دروغ های بسیار بگفت .
و همانطور که خدواند عز ووجل درقرآن کریم فرموده بود آنانی که فریب ابلیس را خوردند به عذاب اند ر سازد . ابلیس بچگان درسرزمین موعود حاکم شدند وبسیار بکشتند و بسوزاندند و به زنجیر کشیدند و جنگ و ویرانی و درد و بلا و تباهی به ارمغان آورند و درتاریخ ها نگاشتند که اگر آن قوم ابلیس را درلباس شیخ و گرگ را درلباس میش شناخته بودند این چنین خواری و ذلت درنیفتاده بودند
درجامه هرشیخ ببین شیطانی
هشدار که بس گرگ شود چوپانی
چو ن چشم ببندی به حقایق بینی
درآتش مکر سوخته خلقانی
حکایت پادشاهی که گوزیدن را ممنوع کرده بود
پادشاه گفت: ای وزیر این همه فشار آنان را به شورش وا خواهد داشت و مگر قرار نبود انقلاب مخملی کنیم؟ وزیر گفت: نگران نباشید اعلیحضرت. به بند گوزیدن دقت نفرمودید. همان سوپاپ اطمینانیست که انرژی اعتراضشان را خالی کنند.
و چنین شد که وزیر گفت. مردم لب به اعتراض گشودند که این ظلمی آشکار است. این طبیعی است که پادشاه بخواهد مردم را به دین خودش در آورد و یا سواد خواندن آنان را بگیرد. همچنین افزایش مالیات همیشه مطلوب شاهان بوده و مالکیت در شب زفاف هم رسمی قدیمیست. و بی ارزش بودن جان ما در مقابل جان مردمان همسایه هم از وطن پرستی شاه است اما دیگر منع چسیدن و گوزیدن خیلی زور است. و تازه مگر پادشاه می تواند در تمام مستراح های این سرزمین نگهبان بگمارد. آنان که باسواد تر بودند داد سخن دادند که تازه جانم خالی نمودن باد روده برای سلامت مفید است و هیچ قبحی در آن نیست. و اینان متحجرانی بیش نیستند که سرشان را در تنبان خلایق فرو می کنند. با کلی کیف به خاطر این تفسیر علمی و کلمه متحجر سر تکان می دادند و خودشان را روشنفکر می نامیدند. وگفتند تازه مگر خود شاه نمی گوزد. جک های بسیاری ساختند در مورد شاه که از فرط نگوزیدن ترکیده, یا برای کنترل بر روده اش چوب پنبه به ماتحتش فرو کرده, یا مثل سگ بو کشان دماغش را به سوراخ کون مردم می چسباند واینها را برای هم اس ام اس کردند و کلی خندیدند.نگهبانان حکومت در سراسر سرزمین پخش شدند تا اجرای قوانین را تضمین کنند. هر از چند گاهی بی خبر به مستراح ها یورش می بردند و افراد گوزو را دستگیر می کردند و به منکرات می بردند. اما مردم همچنان به گوزیدن در خفا ادامه می دادند و این صداهای بویناک روده شان را اعتراضی عظیم به حکومت می دانستند. مردم به صحراها می رفتند و می گوزیدند. در کوچه های شهر نگاهی به این ور و آنور می انداختند و پیفی می دادند. حتی مهمانی های زیر زمینی می گرفتند لوبیا می خوردند و گروپ گوز راه می نداختند. بعد از مدتی دیگر کسی آن ماجرای منع سواد و دین اجباری و کاپیتولاسیون و عروس دزدی و مالیات را به خاطر نیاورد و همگان سعی کردند از این آخرین حق بدیهی خوشان دفاع کنند. و در همین احوال پادشاه و وزیرش در قصر قهقهه سر می دادند که چه زیرکانه مردمان را در بخارات اسیدی خودشان غرق کرده و همگان را گوزو کرده اند
Thursday, January 29, 2009
نامه عذر خواهی آمریکا عبدالقادر بلو چ
. 1/29/2009
بعد از اینکه پرزیدنت احمدی نژاد توقعات خود از آمریکا را بیان کرد برای تسریع بهبود روابط دو کشور این نامه را با کمک عمهجان تنظیم و برای امضاء اوباما به وزارت امور خارجه فرستادم:نامه عذر خواهی آمریکابا درود به رهبر فقید و فعلی شما بدین وسیله از شما عذر خواهی کرده اعتراف میکنم که کودتای بیست هشت مرداد بر علیه آیتالله کاشانی و روحانیت بود نه مصدق. به همین خاطر در دور دوم ریاست جمهوری پرزیدنت احمدی نژاد وقتی ایشان به نیویورک تشریف آوردند یک دستگاه بولدوزر در اختیارشان قرار داده خواهد شد تا قبر رییس سی. آی. ا و رییس جمهور آنوقت را با خاک یکسان کند. در مورد غنی سازی اورانیوم هم همانطور که فرمودهاید حق مسلم شماست. فرمولی، چیزی در این رابطه لازم داشتید بفرمایید تا در خدمت باشیم. در مورد عراق و افغانستان ما فوراً از آنجا بیرون آمده آقای کرزی و مالکی را اول به خدا بعد به شما میسپاریم. بدون هیچ پیش شرطی حزبالله لبنان و حماس را هم به رسمیت میشناسیم. در مورد اسراییل اگر بزرگواری فرمودید و قبولش کردید که هیچ، نکردید برای پاک کردنش از روی کره زمین در خدمتگزاری حاضریم. بوش را هم میدهیم به شما که هر سال انتفاضه کفش را با او سالگرد بگیرید. اقدام اتحادیه اروپا را که مجاهدین خلق را از لیست تروریستها بیرون آوردند برای ثبات دوستیمان با شما محکوم میکنیم و ضمن نگه داشتن آنها در لیست خودمان شما را از آن لیست بیرون میآوریم. شعار مرگ بر آمریکا را به خاطر احترام به امام راحل به رسمیت میشناسیم و آنرا قانونی اعلام میکنیم. میشل اوباما هم حجاب را زینت زن میداند و یک توپ پرچم آمریکا را خدمتتان میفرستد تا برادران بسیجی در بیست و دوی بهمن آنرا پهن کرده از رویش رژه بروند و در پایان مراسم اقدام به آتش زدن آن بکنند.با توجه به همهی آنچه گفته شد آیا شما حاضرید با ما مذاکره کنید؟ موضوع مذاکره هم باشد: راه امام و چگونگی انتقال انقلاب به آمریکا.الاحقرالپرزیدنتها البارکالحسینالاوباما
وباما جواب داد : آخر اون هاله نور رو ندادی یه بوق بزنیم ها ! -طنز ازعلیرضا رضایی
Wednesday, January 28, 2009
از بیگل به انگوری : نکنه تو گول هیکلت را خورده ای خیکـّی ؟!
از بیگل به انگوری : نکنه تو گول هیکلت را خورده ای خیکـّی ؟!
.
متن نامه کروبی به این شرح است : ای گامبو ! بگو ببینم وقتی این حرفها را میزدی روی کدام باسکول نظام بودی ؟ تو که تا بخواهی به خودت بجنبی دشمن تو را با جرثقیل غنیمت گرفته رفته . به انتخابات چیکار داری آخه ؟ این وسط چیکاره حسنی اصلاً تو رو سه نه نه ؟ همان حقت بود در زمان تهدید امریکا ، برای بستن خلیج فارس تو را می انداختیم در تنگه هرمز . خوشت می آید که من این حرفها را بزنم هی ؟ نگو تا نگم ! ما بیست و پنج میلیون تا اصلاح طلب هستیم که بیست و چهار میلیون تایمان نمی فهمند آن یک میلیون بقیه چی میگویند ولی همانها حرفهای منرا خیلی خوب می فهمند به جان همین فاطی امّ ابیها که یکی دارم . همه بمن میگویند چاله میدانی هستم ولی مگر کجای چاله میدان مخالف با شرع است که ظواهرم به ریاست جمهوری نخورد ؟ برو ظواهر رفیقت محمود را جمع کن که یک دنیا کاریکاتوریست را بیکار کرده . ما که ظواهرمان هر جوری باشد همیشه ظاهر نظام را خوب حفظ میکنیم . اگر بلد نبودیم اینکار را بکنیم که تو الآن فرمانده ستاد کل نبودی با آن ظواهرت خیکــّی !
اصلاً تو همیشه حق نظام را خورده ای : خودت سیصد کیلو هستی رئیس جمهورت جمعاً سی کیلو هم نمیشود . اینطور که از ظواهر امر پیداست قرار است ایندفعه من چه خواب باشم چه بیدار دوباره همین سه شاخه رئیس جمهور بشود محض خاطر بچه افریقائی ها . ما اینهمه حزب میزنیم با خودمان دعوا میکنیم بعد ائتلاف میکنیم که سر ملت گرم بشود تا سه شاخه برود توی پریزشان تو حالا زرتی بیا ظواهر را خراب کن . تو که اینهمه حرف بلدی بزنی پس بگو ببینم سر جنگ غزه کجا بودی که صدایت درنیامد گامبو ؟ نکنه لقمه ی خوشمزه ای بود توی حلقت گیر کرده بود از پهنا ؟ چه گیری کردیم ها . با آن ظواهرت رئیس ستاد کل ارتشی هر وقت مملکت میرود دم چک یا نیستی یا به فکر ظواهر نظام نیستی . فکر کردی کجای ظواهر پورمحمدی به ریاست جمهوری میخورد ؟ با احتساب فک و فامیلهایش جمعاً هزارتا رای هم نمی آورد ولی همین هزارتا برای حفظ ظواهر که خوب است . همین دیشب با آقا نشسته بودیم جایت خالی زنگ زدیم بهش کلی خندیدیم فکر کردی خودش نمی خندید ؟!
اینجا مگر امریکاست که ظواهر رئیس جمهور مهم باشد . تازه آنجا هم مهم نیست . اگر بود که الآن بجای آن بد ترکیب برزنگی پاریس هیلتون را انتخاب میکردند . اگر قرار باشد با امریکا مذاکره کنیم چه محمود رئیس جمهور باشد چه تا آنموقع رهبر شده باشد چه در آن زمان ظهور کرده باشد حتماً خودش را برای مذاکره میفرستیم جلو تا ظواهرش پوز ظواهر اوباما را بزند . بدرد هیچی نخورد بدرد این یک کار که خوب میخورد . اوباما که باز بدبخت لااقل یک دست لباس درست حسابی تنش میکند این که ما شب جمعه هر جا میفرستیمش اگر معرفی نکنیم ملت بهش صدقه میدهند به نیت اهل قبور . مگر نمیدانی در جمهوری اسلامی هر چی ظواهر آدم بیشتر ناله باشد جایش در نظام بالاتر است ؟ بیا من چندتا عکس از جنتی و رفسنجانی و لاریجانی و خودم و بقیه برایت ام.ام.اس کنم بعد برو خودت را هم در آینه تماشا کن بعد سیاحت کن ببین حضرت عباسی به ظواهر ماها میخورد چیکاره باشیم الآن چیکاره ایم . حالا خودمانیم تو با این ظواهر جیغی که داری اصلاً توی کادر آینه جا میشی ؟ ها ها ها !
Tuesday, January 27, 2009
آقا اس.ام.اس ندین باز میگن رفراندوم مشروعیت نظام بوده ها ! -علیرضا رضایی
آقا اس.ام.اس ندین باز میگن رفراندوم مشروعیت نظام بوده ها !
Saturday, January 24, 2009
آقای منتظری !اگر الآن رهبر بودی باز هم همین حرفهای قشنگ را میزدی ؟
طنزازعلیرضا رضایی
پرسیدیم گفتند اینجور حرف زدن هیچ ربطی به معاشرت با نفر بغل دستی ندارد . نفهمیدیم عکس سمت راست را گفتند یا عکس سمت چپ را !
دانشمندان بعد از کشف بیماری محمودانقاریا موفق به کشف بیماری مخوف منتظرایمر شدند . این بیماری مهلک باعث میشود که یک ولی فقیه ۲۵ سال بعد با فلسفه ولایت فقیه مشکل پیدا بکند . به گفته پزشکان چنانچه کسی بموقع رهبر جمهوری اسلامی نشود منتظرایمر گرفته و با کلیه همان اصولی که خودش پایه گذاری کرده مخالف میشود . به نظر کارشناسان بعد از پائین آمدن عکس بیمار از کنار عکس سایر اولیا و مقربین نامبرده هیچکدام از آن اولیا را بخاطر نیاورده لیکن فقط یکیشان را که بعداً بجای او ولی فقیه شده هیچوقت فراموش نمیکند . بیمار در این مرحله دائماً هذیان گفته و روزی ۳۲ مرتبه در خواب و بیداری میگوید : آی خودم کردم که لعنت بر خودم باد . در مراحل ابتدائی این بیماری صعب العلاج فرد مبتلا بمدت ۵ سال بعد از انقلاب دچار خروسک شده و میو میو میکند . در علم پزشکی در این مرحله به بیمار اصطلاحاً گربه نره میگویند !
بنا به اعلام ستاد حمایت از افراد بی حمایت آیت الله منتظری کمی هم دچار کندی حرکت زمان شده است . به گفته این ستاد فقط در یک مورد ۲۵ سال طول کشید تا ایشان بفهمد اعدام کارگر و معلم و دانشجو در هیچ جای اسلام نیامده است . این اتفاق فرخنده در حالی رخ داد که چنانچه ایشان الآن خودش ولی فقیه شده بود تا ۲۵ سال بعد هم به چنین نتیجه هائی یا نمیرسید یا سعی میکرد که نرسد . توضیحاً اینکه در اسلام ناب محمودی آدم میتواند بطور همزمان با یک چیز هم موافق باشد هم مخالف . کارشناسان به این حالت عجیب غریب ائتلاف خدا و خرما میگویند . در این حالت اگر بعد از نماز سوال بشود که کدامشان را میخواهی طرف درحالیکه به سماوات اشاره میکند همزمان با بالا رفتن سر آدم به طرف خدا از پائین خرما را میگذارد توی جیبش . در حال حاضر تقریباً همین حالت باعث شده که در جمهوری اسلامی همزمان با اعدام چند نفر قوه قضائیه مخالفت خودش را با اعدام اعلام بکند . این قوه محترم چند بار هم بعد از اجرای حکم سنگسار ، حکم سنگسار را لغو کرده است . دانشمندان معتقدند که چراغ "قوه" از همینجا اختراع شد . در این زمان مردم ایران دچار حالت شیکونز میشوند . شیکونز یکجور سرگیجه عجیب غریب است که چون شبیه به هیچ حالت دیگری نیست اسمش را این ریختی گذاشته اند !
به گفته صاحبنظران برخی از اعضاء اپوزوسیون ایران هم موجودات جالبی هستند : همان کسی را که تا پریروز بهش فحش خواهر مادر میداند الآن خواهر مادرشان را با فحش میدهند بهش . این عده معتقدند که اگر یک جامعه دچار قحط الرجال بشود اپوزوسیون همینجوری میشود . با استفاده از این حالت باحال خاتمی در یکماه گذشته هر روز بعد از نماز صبح گفت می آیم بعد از نماز ظهر گفت یا من یا میر حسین می آئیم بعد از نماز مغرب گفت حالا ببینم تا فردا چی میشه . هم اکنون در جمهوری اسلامی اگر خود رهبری هم فردا به خودش بد و بیراه بگوید مردم دربست مخلص ایشان شده و حاضرند به نشان مخالفت با جمهوری اسلامی حتی بروند غزه با اسرائیل بجنگند . برخی معتقدند اگر در حال جنگ از همان مردم بپرسند ببخشید شما الآن با کی مخالف هستید میگویند با "اینا" . توضیحاً اینکه "اینا" یک موجود مجهول الهویه ای است که از سی سال پیش توسط همین مردم خلق شده ولی هنوز هیچکدامشان نمیدانند اینا دقیقاً کیا هستند !
Friday, January 23, 2009
باد رهبری در شیراز آخر آیت الله حائری را برد ! -علیرضا رضایی
دفتر ارتباط وسط سجاده با بغل حورالعین دلیل استعفای ایشان را خستگی ناشی از مجاهدت در راه تعیین رادیان قبله اعلام کرد . این دفتر افزود بدلیل اینکه ایشان هر دفعه که در شیراز نماز باران میخواند ۳۰۰ کیلومتر آنورتر را سیل میبرد لذا طبق آخرین محاسبات اخترشناسان سینوس شعب ابی طالب با تانژانت خوشه پروین جور درنمی آمد ولو اینکه نیم ساعت هم قنوت خوانده باشی . برخی از کارشناسان معتقدند بدلیل اینکه ایشان ۲۷ سال در یک سمت قرار داشتند حال آنکه اگر روز اول گروهبان دو بودند الآن باید سرلشکر تمام میشدند لذا در جمهوری اسلامی امام جمعه بودن زیاد آدم را به سمت قربة الی الله نمیبرد . این عده همچنین معتقدند با وجود اینکه اگر کسی در جمهوری اسلامی دو سال در یک مقام بماند ۲۷ سال برایش حرف درمی آید لیکن این قانون شامل حال ائمه جمعه نمیشود زیرا درباره آنها بجای حرف ، فیلم درمی آید !برخی اس.ام.اس های دریافتی نیز حکایت از آن دارند که چون در زمان سفر رهبری به شیراز ایشان خودش را در مجاورت باد رهبری قرار داده بود لذا به احتمال زیاد رهبری ایندفعه در تهران چنان بادیده که حائری را در شیراز باد برده است . هنوز بر سر التزام به بادو بودن مطلقه فقیه محل اختلاف است لیکن بیم آن میرود که چنانچه این التزام "عملی" بشود کل مملکت را باد ببرد . قرار است زمان هجرت آسمانی ایشان از شیراز به قم مبداء تاریخ بادی قمری قرار بگیرد . بر این اساس فروش همه گونه تفنگ بادی ممنوع شد . ایشان هدف از این هجرت ملکوتی را که مثل سایر هجرتها با دلی شاد و گشاد صورت گرفته است رسیدگی به امور فقهی در بخش اقتصاد اسلامی عنوان کرد . توضیحاً اینکه در جمهوری اسلامی ائمه جمعه اول کارتل اقتصادی میشوند بعد میروند قم تا با رسیدگی به امور فقهی اقتصاد بفهمند چطوری اینهمه پول درآوردند !دانشمندان معتقدند بدلیل اینکه در نظام اسلامی ائمه جمعه خیلی منشاء برکت هستند لذا جان مادرتان آنها را به جاهای دیگر هم ببرید تا برکت به بقیه جاها هم برسد . از جمله خدمات شایسته آن حضرت به جهان اسلام در جریان انفجار حسینیه شیراز بود که از طریق ارسال دهها ایمیل و آفلاین و اس.ام.اس به خبرگزاریها فوراً به همه یادآور شد که سخنران آنشب حسینیه هیچکدام از اسامی انجبین نجات ، انگبین زکات ، انجیل نشان و امثالهم نبوده بلکه اسم بدبخت انجوی نژاد است . وی در آن واقعه با هوشیاری گمنام امام زمان متوجه شد که اگر نمایشگاه جنگی حسینیه بشود و یک خمپاره هم بترکد حتماً سلطنت طلبها با پولهای موصاد وارد رشت شده اند . یکی دیگر از فضائل معنوی آن حضرت هم اینست که فرموده بود "دعای مردم به یک طرف آمین رهبری به یک طرف" . وی تا پایان دوران خدمت پر خیر و برکتش نگفت اینهائی را که میگوید به کدام طرف !ایشان همچنین بدلیل کشف روحیه بسیجی در گلستان سعدی مفتخر به دریافت تندیس ملا نصرالدین شد که بدلیل تواضع زیاد این جایزه را نگرفت . به نظر ایشان انتخاب اوباما در امریکا تنها یکی نتایج نامه احمدی نژاد به بوش بوده است که این البته در مقایسه با روحیه بسیجی سعدی اصلاً خنده دار نیست . علما نیز هنوز درباه تئوری باطل شدن روزه با دیدن هنرپیشه زیباروی تلویزیون به اجماع نرسیده اند . اینجانب ضمن تسلیت این ضایعه بزرگ به جامعه طنز کشور مراتب اندوه خود را از هجرت اقتصادی ایشان به قم اعلام نموده و در همینجا دلم برای دوتا از صفحات قبلی ام که به محض پرداختن به ایشان فیلتر شد تنگ میشود !
Wednesday, January 21, 2009
سيمين بهبهاني و جايزة سيمون دوبووار
سيمين بهبهاني از طرف زنان ايراني جايزه سيمون دوبووار را دريافت کرد
تو بانوي آزادهي آن شهر و دیاری --- سیمین سهبوواری
تو کار و کس آن وطن بیکس و کاری --- سیمین سهبوواری
در میهن خاموش نمایندهی مائی --- آواز رسائی
از فاجعه فریادی و از درد هواری --- سیمین سهبوواری
تو با قلم و با قدمت، ظلم ستیزی --- سیمین عزیزی
با زور گلاویزی و با جامعه یاری --- سیمین سهبوواری
بادا که سلامت همه بادا تن و جانت --- آنسان که روانت
کز جان خود و از تن خود مایهگذاری --- سیمین سهبوواری
با دیدهی کمسوی و تن خسته و رنجور --- از ما نشدی دور
یک لحظه نه غایب ز نظر نه به کناری --- سیمین سهبوواری
زنهای وطن را تو کشی جانب میدان --- پرشور و غزلخوان
در کار رسیدن به تحقق ز شعاری --- سیمین سهبوواری
گه سعدی و گه فرخی یزدی و جامی --- فکری و کلامی
گه هادی خرسندی طنزینه نگاری --- سیمین سهبوواری
ویراسته شد از تو دوبیتی ي من آن شب --- (در بارهی عقرب)
دیدم که چه حاضر به یراقی، چه سواری --- سیمین سهبوواری
در طنز مرا هم بنهی پشت سر خویش --- خوش میروی از پیش
انگار که من واگن اسبی تو قطاری --- سیمین سهبوواری
با اینهمه خوشذوقی و شوخی، گه پیکار --- سرسختی و پر کار
غیر از الفی، هیچ نه کم از چهگواری! --- سیمین سهبوواری
گفتند بهاران برسی جانب لندن --- پس شاد شوم من
چون من بُـَزکام، کمبیزهای تو، ..... و خیاری --- سیمین سهبوواری
جایزۀ سیمون دوبووار، که در سال جاری به کارزار یک میلیون امضا تعلق گرفته است، طی مراسمی، در کافۀ مدوف، در پاریس، جایی که پایگاه سیمون دو بووار و ژان پل سارتر و دیگر روشنفکران زمان آنها بود، به خانم سیمین بهبهانی، شاعر نامدار ایرانی که به همین منظور به عنوان نمایندۀ کارزار یک میلیون امضا به پاریس سفر کرده است، اهدا شد.
دراین مراسم، علاوه بر اعضای داوران و از جمله خانم ژولیا کریتوا، نویسندۀ بنام فرانسه، خانم کریستین آلبانل، وزیر فرهنگ فرانسه نیز حضور داشت.
جایزۀ سیمون دو بووار در سال دوهزار و هشت میلادی بمناسبت صدمین سال تولد خانم سیمون دوبووار، نویسندۀ نامدار فرانسوی و یکی از سرسخت ترین مبارزان حقوق زنان بوجود آمده است و به اقدامات و کارهایی استثنایی زنان و مردانی تعلق می گیرد که در راستای مبارزات دوبووار به احقاق حقوق زنان در جهان کمک کرده اند.
خانم سیمین بهبهانی بهنگام در یافت این جایزه، با سپاسگزاری از این انتخاب برای جایزۀ سیمون دوبووار، از شهامت و استقامت زنان کشورش در فعالیت در کمپینی که آنها را در خطر قرار داده سپاسگزاری کرد. خانم بهبهانی همچنین از تمامی رسانه ها و بویژه رادیوی بین المللی فرانسه که به خبرهای کمپین توجه خاصی نموده است، تشکر کرد.
کریستین آلبانل، وزیر فرهنگ فرانسه، نیز که در این مریاسم حضور داشت خطاب به خانم بهبهانی گفت:
"ما همگی بسیار خوشحالیم که شما را در اینجا می بینیم چون تا لحظات آخر نمی توانستیم چندان به این حضور مطمئن باشیم".
وی همچنین از فعالیت های خانم سیمین بهبهانی تقدیر بعمل آورد که همراه با زنان دیگر در کمپین یک میلیون امضا علیه قوانین تبعیض آمیز بپا خاسته است.
----------------------------------------------------------------
دوبيتي عقرب که سيمين خانم سليقهي خود را اعمالش کرد:
آن شنيدستم که در کاشان شبي
شيخ صاحبنام را زد عقربي
صبح روز بعد عقرب مرده بود
شيخ او را جاي ميگو خورده بود!
hadikhorsandi@aol.com
دانشجوی ارشد مهرآباد آماده جابجائی با کاردانی فرودگاه امام !. علیرضا رضایی
یک دهم ما تاریخ ندارند ده برابر ما بهش می بالند ای خاک بر سرت جمهوری اسلامی ... - علیرضا رضایی
تحلیف اوباما را یک دنیا نشستند تماشا کردند که برای عزت کشورش قسم خورد . نه دست کسی را بوسید نه با مقام عظمای کسی بیعت کرد نه لنگ و پاچه آقا و خانم را کشید وسط و نه هیچ ریای دیگر . بخدا هنوز نه سوسک شده نه چسبیده به طاق جهنم نه اینکه مرده . به گذشته شان که به زور به چهارصد سال میرسد چنان بالید که شک کردم چهار هزار سال بیشتر از ما تاریخ داشته باشند . و اینطرف رئیس جمهور ما هنگام تحلیف نه انگار به تاریخی و آنهمه شکوه و افتخار و انگار که لای بته و توی زنبیل پیدایش کرده باشند و هم انگار که با تمام وجودش برای ریدن به طول و عرض تاریخ ایران قسم میخورد ! اینطرف رئیس جمهور ما هنوز دعای خیر ننه اش را باعث موفقیتش میداند . اینطرف رئیس جمهور ما با تمام وجود سعی میکند گذشته اش را پنهان بکند . اینطرف وقتی یک رئیس جمهور قلابی قسم میخورد تازه آقا باید تنفیذ هم بکند تا ملائکه در کبریا برایش درخت بکارند . اینطرف ما در کنار اینگونه مراسم تحلیفهای جهانی همچنان لای مراسم عمامه گذاری گیریم . آنطرف یارو از میان اینهمه نکبت رئیس جمهور میشود اینطرف ما از میان آنهمه شوکت الآن به بستن اس.ام.اس برنامه نود مشغولیم . بدم می آید از خودم وقتی اینهمه به بازی گرفته میشوم با آنهمه ادعای تیز بازی که دارم !
تازه ملت بهش گیر داده بودند که در مراسم ادای سوگند "چون در قانون اساسی امریکا الزام نیست" نگو "با عنایت خداوند" . ای کافر حربی ! ای جاسوس موصاد ! ای محارب ! ای معاند ! و مجموعاً ای ضد انقلاب ! اگر اینجا بودی همان یکذره موئی هم که داری را میتراشیدند با وانت میچرخاندنت ما اینجا طنز می نوشتیم کیف میکردیم کجای کاری ! اگر اینجا بودی و در اولین سخنرانی ات حرف از بحران کشورت میزدی همین امشب از لای جهاز عمه ات یک پرونده برایت کشف میشد از عرق خوری و خانوم بازی و کمک مالی پدرت به شاه و جاسوسی پدر بزرگت برای مظفرالدین شاه و نقش خاله ات در قرارداد ننگین دارسی تازه روزنامه ات را هم میبستند سه هفته بعد میگفتند ماتیک زدی در رفتی اگر در نری هم پس فردا باید با واجبی خودکشی کنی بدبخت ! مزه زهرمار میدهد این واجبی پرسیده ایم ما دم آخر از شهید امامی ! اگر اینجا بودی الآن یک لشکر گمنام امام زمان پرچمت را کشیده بود پائین رفته بود فرودگاه بست نشسته بود که بما هواپیما بدهید برویم بزنیم به دک و دنده اش تازه رهبر مسلمانان جهان هم ازشان تشکر کرده بود که اصلاً از تروریسم خوشش نمی آید طفل معصوم !
تو زور که بزنی کل تاریخ کشورت که تازه نصف تو هم مال آنجا نیست جمعاً به اندازه یک دفتر مشق چهل برگ نمیشود ما بنای چهار هزار سال تاریخ همچنان حی و حاضر جلوی چشممان است نپرس چرا الآن داریم روی دوچرخه اس.ام.اس برنامه نود رکاب میزنیم همش تقصیر جد و آباد امپریالیست خود نامردت است نخوانده ای مگر تاریخ این خسرو معتضد ما را ؟! چرا کاری میکنی که همین اول کاری دلمان بخواهد به خودمان بگوئیم خاک بر سر آقای پرزیدنت ؟! بله ، تو میتوانی ، ما نمیخواهیم که بتوانیم فرق اینجاست .
آقای جمهوری اسلامی ! بخدا که در کل کهکشان راه شیری خاک برای سر کردنت کم می آید از اینهمه خاکی که سر ما کردی همین
Monday, January 19, 2009
قصیده کوچه باغی. اسماعیل وفا یغمائی
در خیال خویش اسلام مبینی داشتیم
توی این دنیای گرگ و میش و خونین و خراب
برجهانی بهتر وبرتر یقینی داشتیم
ما «خدا جانی» در افلاک و،خدا می گفت نیز:
«بنده جاتی» نیز در روی زمینی داشتیم
حضرت حق نه سیاسی بود، بود اوفلسفی
ما خدای با خدائیت عجینی داشتیم
دین و مذهب بود سقف معنوی بهر همه
در سیاست ما «مصدق» یا «لنین»ی داشتیم
هم به «جبرائیل و میکائیل و عزرائیل» نیز
با صفا و سادگی عین الیقینی داشتیم
حوریانی چاق و چله دائما حاضر یراق
نیز شیطان خطاکار لعینی داشتیم
توی دوزخ نیمسوز آتشین تیز و چرب
توی جنت جویبار انگبینی داشتیم
حضرت قران کتابی بود خوب و محترم
با جنابش های و هوی و هان و هینی داشتیم
هم به امر و هم به نهی وهم به حکم و هم به وحی
معتقد بودیم و «والزیتون و تینی» داشتیم
فارغ از آیات قطع دست و پا و گوش و چشم
چشم در آیات آن بر مه جبینی داشتیم
توی «الرحمان» به اذن حق نظر بر طلعت
ا«سوفیائی»« لین رنوئی» «مارلینی» داشتیم
با محمد چفت بودیم و رسولی پر عیال
باخدای بی زن و بی همنشینی داشتیم
ا«یا علی» ما را مدد میداد در هر حالتی
چارده معصوم خوب و نازنینی داشتیم
رستم ما «یاعلی» می گفت در رزم «پشنگ»ا
پهلوان شیعه ی! دارای دینی داشتیم
در امامت ما امامانی جمیل و قد بلند
بهتر از «آلن دلون» یا «جیمز دین»ی داشتیم
کر خیال یک تن از آنان به سرها می گذشت
در دماغ خویش بوی یاسمینی داشتیم
بود زینب در کنار فاطمه قدیسه ای
چون خدیجه بانوان نازنینی داشتیم
با تلاش ابن ملجم شمر، عاشورا و قدر
در کنار این دو، روز اربعینی داشتیم
ا«دلدل»ی دارای دول وشاد و شنگ تند و تیز
ا«ذوالجناح» زخمی و بی برگ و زینی داشتیم
بود اعلیحضرت ما مخلص هر حضرتی
مثل او کم شاه در هر سرزمینی داشتیم
گرچه نه مانند ملایان امروزی ولی
روضه خوانهای شکمپای سمینی داشتیم
در مساجد بر منابر جمعه ها شب تا سحر
روضه های گرم و داغ و عرعرینی داشتیم
بهر ترتیل کتاب حق چو «عبدالباسط»ی
چون «ذبیحی» خوش صدائی خوش طنینی داشتیم
در گذرها توی سقاخا خانه ها شیرین و سرد
شربت خوشمزه سرکنگبینی داشتیم
حاجیانی اهل خیر و کربلائی های خوب
مشهدیهای تمیز و نازنینی داشتیم
چون کسی از ریق رحمت کاسه ای سر می کشید
مرهمی از دین ابا چشم نمینی داشتیم
چون بلا و شر به قطر آلت خود می فزود
با بشارتهای مذهب وازلینی داشتیم
دین پلی میزد میان زندگی با مرگ از این
شادیئی همراه با قلب غمینی داشتیم
مومنان را کار و بار آخرت بس سکه بود
چونکه از اسلام خود حصن حصینی داشتیم
بهر اصحاب زنا و باده واز این قبیل
از مکانیزم شفاعت آسپرینی داشتیم
بر سر پل در قیامت موقع مللق شدن
ازرسولان و امامان ما معینی داشتیم
گاهگاهی خنده ای امیدکی وقت ثواب
در گناهان هق هقی و فین فینی داشتیم
الغرض بس قرنها در امر مذهب، مذهبی
برترین بالاترین و بهترینی داشتیم
توی دفترهایمان با خط زیبای خدا
دائما احسنت با« 20آفرین» ی داشتیم
این چنین وضع جلو بودی مجزا از عقب
هم یساری داشتیم و هم یمینی داشتیم
عده ای اما زدین کار سیاست ، انقلاب
خواستند و بعد از آن وضع گهینی داشتیم
آمد اسلام سیاسی چون عیان از آن سپس
نه یقینی و نه دینی ونه قینی داشتیم
جای «م امید» و شعر «انقلاب»ش یاد باد
پیش از اسلام سیاسی ما نشینی داشتیم
دوبیتی های فضائی -هادی خرسندی
دوبیتی های فضائی
من چند شب در رختخواب آنفلانزا
گشتم تمام کهکشان ها را تب آلود
شرح وقایع مینویسم تا بگویند
این زر زدن ها آخرین هذیان او بود
حافظ بیا! باید که طرحی نو درانداخت
این آسمان دیگر نه آرام و نه زیباست
خون میچکد هرشب ز سقف لاجوردیش
هر روز قتل اختری توی خبرهاست
پشت کدامین کهکشان پنهان بمانی؟
انسان! ز بیم رهزنان راه شیری؟
ترسم اگر لختت کنند این نابکاران
سرمازده در حومه نپتون بمیری
از جاذبه بیرون که رفتم، بر سر راه
دیدم کلیسائی بزرگ و معتبر بود
در حال بی وزنی، کشیشی غوطه میخورد
دستش شناور لای پای یک پسر بود
یک مؤمن ته ریش دار، اهل عطارد
دیدم که نزدیک پلوتن کرده منزل
با یک خر مریخی طناز و سکسی
بنشسته و میخواند توضیح المسائل
سیاره ای دیدم که سرگردان رها بود
کس در مدار خویش او را جا نمیداد
سیاره نالان مهلتی یک ماهه میخواست
منظومه شمسی به او ویزا نمیداد
دیشب شهابی زد به ماشینم سرپیچ
از شدتش یک سال نوری رفتم از هوش*
گفتند عابرها که تقصیر شهاب است
کان سنگ سرگردان چراغش بوده خاموش
(* - سال نوری البته واحد فاصله است!)
در آرزوی دیدن فردای بهتر
هرکس در اوج آسمان ها عالمی داشت
وان شاعر خواب و خمارآلوده، هرشب
در مزرع سبز فلک خشخاش میکاشت
شغل تجارت در فضا هم مثل اینجاست
یعنی زدوبند و تبانی کار نیک است
خورشید میگویند در استاک مارکت
با تاجران عینک ریبان شریک است
کارخانه کوکاکولا نزدیک مریخ
در حال استخدام یک میلیون بشر بود
یک مارکسیست پیر در آن کارخانه
در فکر تأمین حقوق کارگر بود
در مکدونالد راه زهره تا اورانوس
شش تا منیجر بود چاق و چله، شاداب
گفتند دیگر با زمین کاری نداریم
از مشتری تأمین شود گوساله و گاب!
در پمپ بنزین کنار راه شیری
بنزین به نرخ خون انسان فضائیست
آن گوشه، زیر تابلوی کمپانی شل
مردی عرب دیدم که مشغول گدائیست
مردی ز اسرائیلیان در ماه دیدم
خانه به روی تپه میسازد شبانگاه
میگفت با طرحی که ما در دست داریم
دیگر نتابد بر فلسطین نور این ماه
دیدم که روز جمعه آخوندی سیه پوش
مشغول ارشاد اهالی زحل بود
انگار میدانست این پایان کارست
زیرا که غرقه در تف اهل محل بود
در آسمان هشتم، اوج بی نهایت
قصری پدید آمد که عرش کبریا بود
دیدم که جبرائیل در ایوان نشسته
مشغول صحبت با دو مأمور سیا بود
علام کانديداتوري به سبک روحوضي! - هادی خرسندی
ا
بنده نامزد این سفر، آیا بشم آیا نشم
عامل شق القمر، آیا بشم آیا نشم
گر بیاید موسوی، شايد بیام شايد نیام
گر نیاید آن پسر، آیا بشم آیا نشم
پیش کروبی به بالا، بپرم یا نپرم
مایه ی کلی ضرر، آیا بشم آیا نشم
بارگاه رهبری، شايد برم شايد نرم
پیش او دولا دمر، آیا بشم آیا نشم
با دم خود پسته!، آیا بشکنم یا نشکنم
شیره ای بر هرچه سر، آیا بشم آیا نشم
بر تذبذب خاتمه، آیا بدم آیا ندم
از دو روئی برحذر، آیا بشم آیا نشم
با حقیقت حرف خود، شايد بگم شايد نگم
راوی اصل خبر، آیا بشم آیا نشم
عشوه ام کم، یک کمی، شايد بشه شايد نشه
بیش از این هم عشوه گر، آیا بشم آیا نشم
مثل رقاص روحوضی، قر بدم یا قر ندم
وارد رقص کمر آیا بشم آیا نشم
دای لالای لای لای - دای لالای لای
Sunday, January 18, 2009
به سلامتی جنگ که تمام شد ، خالد مشعل را بکنید مجری نود !
بنا به اعلام وزیر اطلاعات عادل فردوسی پور ابتدا از طریق لب تاپ وارد شیراز شده سپس با پولهای موصاد در راستای تامین منافع امریکای جهانخوار اقدام به گزارش فوتبال در امجدیه نموده است . وی اخیراً بوسیله پیام کوتاه قصد براندازی داشت که این اقدام با هوشیاری امام زمان گمنام ناکام ماند . این عنصر خود فروخته در هنگام گزارش فوتبال همواره با ذکر عباراتی نظیر "چه میکنه" قصد شایعه پراکنی علیه ستاد نماز جمعه تویسرکان را داشت که با درایت رهبری و کمک عوامل فیلمبردار این توطئه نیز ناکام ماند !
در همین راستا علی آبادی ضمن اعلام افزایش سرانه ورزش از نیم نفر- سانت در سال 13۲۸ به شیش نفر - متر در سه سال گذشته خبر از ایجاد برخی تغییرات در برنامه نود داد . مطابق تغییرات جدید سید حسن نصرالله بعنوان کارشناس نرمش و حرکات ۳۲ گانه انگشت معرفی شد . نامبرده در جنگ ۳۳ روزه لبنان و ۲۲ روزه غزه از طریق ویدئو کنفرانس نقش تکان دادن انگشت در به حرکت درآمدن توپ در زمین را بخوبی نشان داد . وی همچنین به همه نشان داد که چگونه یک مربی حتی در صورت محرومیت میتواند بدون حضور روی نیمکت از طریق تلویزیون بازیکنانش را هدایت کند !
همچنین جواد خیابانی نیز با حفظ سمت بعنوان کارشناس صرفه جوئی در آب و برق و گاز و تلفن تعیین گردید . توضیحاً اینکه نامبرده پیش از این در برنامه های فوتبال کارشناس سیستم ۲-۵-۳ ائمه اطهار و دفاع لایه ای امام خامنه ای و گوش راست نفوذی دکتر احمدی نژاد بود . وی همچنین نقش چادر چاقچول در ضربات ایستگاهی برای دریافت خودروی مینیاتور را نیز بخوبی میداند . وی همچنان به تخمه و پفک فروشی در امجدیه جوری افتخار میکند که انگار در تمام عمرش هیچ افتخار دیگری تا الآن بدست نیاورده است !
بر این اساس احمدی نژاد نیز بعنوان کارشناس شوت با رای زنده و مستقیم ملت ایران تعیین گردید . شوتهای وی از نوع کات دار بوده ولی بدلیل نامعلومی در زمان گل شدن تابلوی ورزشگاه نتیجه را به نفع تیم مقابل نشان میدهد . کارشناسان در سال نوآوری و شکوفائی نام این حرکت انفجاری را گل به خودی گذاشته اند . وی همواره ضمن استفاده مناسب از بازیکنان افریقائی در زمین بازوبند کاپیتانی را به عبدلله واد میداده است . احمدی نژاد هدف از اینکار را ایجاد اشتغال برای رئیس جمهورهای افریقا در پرتو امام زمان اعلام کرد !
علی آبادی در پایان افزود با حمایت ورزشی امام زمان ترتیبی داده شده است تا کشتی گیران از این به بعد بجای تشک روی خوشخواب کشتی بگیرند . هم اکنون وی در حال رایزنی با خانوم حضرت رقیه برای حمایت از حاج علی دائی (دام تیم ملیهُ) در بازی برگشت با کره جنوبی است . وی افزود چنانچه خانوم حضرت رقیه پا بدهد با هماهنگی های بعمل آمده با دفتر آیت الله بهجت ممکن است نخ دعای انگشت دائی حداقل برای یک نیمه درست عمل بکند !
هیچی دیگه همین ! حالا هی بگید درباره نود چیز بنویس فق باشی
Saturday, January 17, 2009
Friday, January 16, 2009
شاه ، در نکرد ، در رفت - آقا ، در کرد ، هست ، ما ، در میریم !
شاه ، در نکرد ، در رفت - آقا ، در کرد ، هست ، ما ، در میریم !
.
( با لحن پنجم دبستان بخوانید )
البته واضح و مبرهن است که ما چون قدمان هنوز کوچیک است شاه یادمان نمی آید ولی دیشب از بابایمان پرسیدیم شاه چرا رفت ؟ او درحالیکه داد میزد تجریش دو نفر گفت برای اینکه من آنموقع با حقوقم میتوانستم قسط یک پنت هاوس در امریکا را هم بدهم از شاه بدم می آمد الآن با حقوقم قسط این اسی چارچرخ را هم نمیتوانم بدهم آقا از من خوشش می آید . از بابایمان پرسیدیم پنت هاوس چیه ؟ گفت مثل خونه همین جنتی حلال شده . مامانمان به بابایمان گفته که یک تلویزیون ماهواره ای بخرد . او به بابا میگوید خسته شدیم بسکه صبح تا شب ریخت این پدرسگها را دیدیم . مامانمان به من و تقی میگوید پدرسگها فکر کنم منظورش ما باشیم . ما هر وقت ماهواره تماشا میکنیم آقای چالنگی میگوید هشت نفر دیگر اعدام شدند . از دائی جعفرمان پرسیدیم چرا ؟ گفت ادغام علیه امنیت ملی . دائی میگوید الآن اگر بفیسی هم ادغام امنیت ملی میشود . ما البته آدم فیسوئی نیستیم ولی یکبار در مستراح فیسیدیم تند تند کشیدیم بالا گفتیم امنیت ملی ادغام شد سند بگذارید منرا فراری بدهید زود !
راستی آبجی منیژه ما چند وقت است که در دوبی زندگانی میکند . ما هر وقت میپرسیم آبجی آنجا چیکار میکند بما میگویند الآن برای تو زود است این کارهای بد را یاد بگیری . یکبار خواستیم عین الله را بخاطر فحش ناموسی بگیریم بزنیم گفت خودت پرسیدی آبجی منیژه دوبی چیکار میکند . عین الله میگوید آبجی منیژه تو فدای سر نوار غزه . ما خیلی دلمان میخواهد این نوار غزه را یکبار گوش کنیم ولی آنموقعها که آبجی منیژه هنوز نرفته بود دوبی از آن کارها ، یکبار دیدیم یک چیز خونی را یواشکی انداخت توی سطل . گفتیم این چی بود ؟ خندید گفت نوار غزه !
آقا علوم یکبار از آقا پرویزی ۳۵۰۰ تومان قرض گرفت که هفت تا نان بخرد . بعد چون پول آقا پرویزی را نداشت که پس بدهد نیم ساعت ساعت رفت دم مجلس ماهواره یک هفته درباره اش برنامه نشان داد . فکر کنم آن ۳۵۰۰ تومان امنیت ملی را ادغام کرد چون آقا علوم با شیاف خودکشی شد . آقا ناظم هر وقت احمدی نژاد را می بیند برای آقا علوم فاتحه میفرستد میگوید حیف تو به آن خوش تیپی نبود که فدای این نکبت مایه خال شدی با اون ریختش که عین پرسپکتیو قمبل اوباما میماند ؟! همسایه ما سه تا پسر داشت که دوتایشان خیلی درس خوان بودند . یکیشان افتاد ته دره یکی دیگر با هواپیما سقوط کرد ولی آن یکی بجای درس خواندن رفت ریش گذاشت کتکاری کرد الآن هم سردار است هم شهید است هم نصف مینی سیتی را با یک پاساژ در کرج دارد . حیف که اصغری فیلمش را نداد ما ببینیم میگویند در جشنواره فیلمهای پورنو خلافی جایزه نماز جماعت طلا را برده است !
در اینجا انشای ما به پایان میرسد . ما نمیدانیم که آیا در این انشا فیسیده ایم یا نه که امنیت ملی ادغام بشود ولی جمال آقا تاریخمان را عشق است که همیشه میگوید : در ایران تا بود ملا و مفتی ، به روز بدتر از اینهم بیفتی !
اگر با دیگرانش بود میلی ، چرا ظرف مرا جنتی بشکست خیلی ؟!. از علیرضا رضایی
پاسخ سیپی لیونی :
اگر با دیگرانش بود میلی ، چرا ظرف مرا جنتی بشکست خیلی ؟!.
وزارت خارجه اسرائیل در بیانیه ای به خواستگاری جنتی جواب رد داد . این وزارتخانه اعلام کرد سیپی لیونی فعلاْ قصد هیچگونه ازدواج اعم از دائم و موفت و یک شبه و همین یک دفعه و امثالهم نداشته بلکه اگر داشته باشد هم مخارج عروس خانوم خیلی بیشتر از یک گلوله ای است که جنتی میخواهد خرجش بکند . سیپی لیونی افزود تمام دنیا خصوصاً این عربها هر وقت منرا می بینند دلشان میخواهد تمام زندگی شان را خرج من بکنند ولی من پا نمیدم . وی درحالیکه ناراحت بود ادامه داد من اینهمه در غزه خرج جنتی و دار و دسته اش کردم حالا این نامرد میخواهد فقط یک گلوله خرج من بکند ؟ مفسران منطقه ای میگویند منظور جنتی از گلوله همان تیر بوده و چون تیر عموماً دل عشاق را نشانه میرود لذا جنتی خواسته از سیپی لیونی دلبری کند بلد نبوده بجای تیر ، تر زده به خطبه نماز جمعه !برخی کارشناسان معتقدند نظر به سیر تکاملی جنتی در مسیر چاله میدان که طی روزهای اخیر از کفش شروع شده و قعلاً به گلوله رسیده است انتظار میرود در خطبه های بعدی نماز جمعه جنتی بجای چفیه لنگ بیندازد دور گردنش بجای تسبیح دستمال یزدی بگیرد و خطبه اول و دوم بصورت زیر باشد :خطبه اول : داش داش داشّم من ، چاقو ، دشنه ، هفت تیر کشّم من ، عاشق سیپی ام من شوفر تریلی ام من !خطبه دوم : پاهام چرا اینقدر کج و راست میشه بی معرفت هرجا دلش خواست میشه ، عشقم میکشه اینجوری باشم ، خوبه که آدم عشقی باشه داشّم !همچنین ستاد آموزش ادب از بی ادبان از هموطنان غیور خواست تا برای ادب کردن بچه هایشان آنها را به نماز پر فیض جمعه ببرند . در همین رابطه لقمان اعلام کرد اگر من هنوز زنده بودم الآن استاد ادبیات دانشگاه امام صادق شده بودم . لقمان در رابطه با دانشگاه امام صادق گفت اتفاقاً چه خوب شد که من هنوز زنده نیستم چون میرفتم آنجا دوباره بی ادب میشدم ! وی افزود نماز جمعه ای که رئیس ستادش فیلم سوپر بازی بکند امام جمعه اش هم میشود این !جنتی در خاتمه از سیپی لیونی خواست تا هر بدی خوبی از او دیده وی را حلال بکند . وی ضمن اعلام علاقمندی برای سفر به می سی "سیپی" گفت میخواهد در آنجا با چاقوی زنجان روی درخت یک قلب تیر خورده بکند . سیپی لیونی در پاسخ گفت شما مردها همیشه عادت دارید پشت سر زنها آنها را با تیر بزنید جلویشان تا یکجایتان دولا بشوید . وی افزود رفسنجانی هم همیشه پشت سر بی نظیر بوتو همین حرفها را میزد ولی حضوراً برای مذاکره میبردش پشت درهای بسته . وی بدون اشاره به دختر یا پسر بودن نتیجه مذاکرات رفسنجانی گفت حالا که اینطور شد اتفاقاً منهم هر وقت تو را می بینم دلم میخواهد یک نفر نیم کیلو پهن خرج تو بکند
Thursday, January 15, 2009
Wednesday, January 14, 2009
الو اتصالات ؟ یا اخی ! مارو تو فرودگاه نگرد با شورت نخی !.- علیرضا رضایی
Tuesday, January 13, 2009
جوک؛ آخوند و راننده اتوبوس
وبلاگ جوک خونه
آخونده توی اتوبوس کنار راننده میشینه شوخیش گل میکنه: شما راننده ها که همش تو جاده هستید از کجا میدونید که بچه هاتون از خودتونن؟راننده میگه: 2 سال صبر میکنیم اگه شبیه خودمون شد که هیچ وگرنه میفرستیمشون حوزه علمیه
رئیس جمهور بعدی فقط امرسان : زیبا ، جادار ، مطمئن ! - علیرضا رضایی
۱- ۱۰۰٪ ۲- گرفتی ما رو ؟ ۳- دکتر بریم خوب میشیم ؟ ۴- بدون نیاز به صورت مسئله هر سه مورد درست است !
Monday, January 12, 2009
باز به زنها جایزه دادند ، شیرین جان بدبخت شدی رفت !.
نیروهای امنیتی و لباس شخصی به گردهمائی مادران صلح حمایت از زنان و کودکان غزه حمله کردند (خبرنامه)
باز به زنها جایزه دادند ، شیرین جان بدبخت شدی رفت !.
دفعه اول دیدیم میدان هفت تیر شلوغ است برای زود بازدهی به کول زنهایمان بچه بستیم اسفند دادیم دستشان از قرار پنجاه پنجاه فرستادیم آنجا . وقتی برگشتند همه شان کتکاری شده بودند بین خودمان بماند اخلاقشان هم کمی عوض شده بود . یک انگشتشان خودکاری بود آن یکی جای استمپ داشت . گفتند با این یکی یکجائی را برای یک میلیون ، امضا کردیم با آن یکی به یک میلیون تعهد دادیم که دیگر هیچ جائی را امضاء نکنیم . چند وقت بعد نادر ایس.تم.دیس داد که یک میلیون صاحب امضاء رفته اند خیابان معلم ما دوباره بنگاهها را زود بازده کردیم فرستادیم آنجا شب گفتند برای هر کدام سند یکی از خانه ها را بگذار آزاد بشوند گفتیم چرا ؟ گفتند چون آنجا اولاف پالمه به یک ضعیفه ممنوع الخروجی جایزه میداده اصلاً بتو چه ؟ سند گذاشتیم وقتی برگشتند ایندفعه بما چپ چپ هم تماشا می نمودند بی حیاهای زود بازده !
خدا پدر مادر این روسها را بیامرزد چونکه مردم بدون اینکه بما تراول صدقه بدهند عمراً وجود نمیکنند سوار هواپیمایشان بشوند . دفعه بعد از یک حاج آقائی سهام کارخانه لاستیک دنا را خریده بودیم دو تومنش مانده بود چک ما را گذاشت اجرا نزدیک بود بدهد ما را بخاطر اراذل خودکشی بکنند . این حاج آقاها بنگاههای زود بازده شان از ما همیشه خیلی بیشتر بوده نمیدانم چرا اینهمه حرص میزنند باز . ضعیفه ها را بردیم فرودگاه که چک حاجی پاس بشود شب گفتند جمعاً به سی سال زندان با صیغه رسمی محکوم شده اند . گفتیم چرا ؟ گفتند ایتالیا به یک ضعیفه ممنوع الخروج دیگری جایزه میداده داشته میرفته بگیره آمدند خودش را گرفتندش . الهی خدا ذلیلشان کند که برای ایران جایزه میگیرند هی . رفتیم پیش همان حاج آقای لاستیک دنا دو تومن را سه تومن دادیم یک تلفن زد ضعیفه ها برگشتند ایندفعه جواب سلام ما را هم به زور دادند لیسانسه های چشم سفید !
سر شما را درد نیاورم از دو هفته پیش تابحال هم ما هرچی سند و زمین داشتیم گذاشتیم وثیقه این نکبتی های زود بازده . یکبار آمدند بهشان گفتند مالیات زود بازده نداده ای پیاده رو را پلمب کردند کامپیوترمان را هم برداشتند بردند نمیدانم چرا . صدای امریکا هم گفت شبش خودم شنیدم . فقط شهلا را گفت شیرین . بعد گفتند شما در زمان خاتمی برای الآن که مجوز زود بازده نگرفتید اینجا ایران است دولت که عوض میشود تو فکر کن رژیم عوض شده . دفعه بعد خوابیده بودیم آمدند دم خانه تابلوی زود بازده ما را آوردند پائین گفتند حرف بزنی پرچمت را هم میکشیم پائین دو متر آنورتر پلیس تخمه میشکست تماشا میکرد .
حالا بفرما ما باید آخرش چه غلطی بکنیم از اینطرف به ضعیفه ها جایزه میدهند ما باید برویم با سند درشان بیاوریم از آنطرف وقتی برمیگردند اخلاقشان عوض میشود . هم از مال ما میرود هم جان ما . اگر یک جایزه دیگر بدهند ما باید بجای زود بازده دسته جمعی برویم ونک دادگاه خانواده . حالا بگو ببینم این وسط این سیمان دو بولوار کی هست منهم کم کم دارم علاقمند میشوم به امضا ! این خارجی های جایزه بده هم انگار خوب سوراخ را پیدا کرده اند ها !
Saturday, January 10, 2009
به انتقام پرس شدن تی وی های ما : پرس تی وی پرس شد !
به انتقام پرس شدن تی وی های ما : پرس تی وی پرس شد !
خوشبختانه در این حمله وحشیانه به هیچکدام از ادوات کاملاً خبرنگاری موجود شامل میکروفون ضد تانک ، خودنویس اشک آور ، دوربین ضد هوائی ، روان نویس پرتاب موشک و امثالهم آسیبی نرسید . زاغه مهمات خبرنگاران واقع در کیهان ضمن محکوم نمودن شیرین عبادی که احتمال داشت بعداً از این حمله حمایت بکند با ارسال امواج معنوی از محل آنتن این روزنامه مستقر در شعب ابی طالب بلافاصله اقدام به بازسازی دفتر خبری گمنام امام زمان در غزه نمود . قرار است در پاسخ به این حمله ددمنشانه بزودی طاق سفارت بلغارستان در تهران توسط عده نامعلومی بیاید پائین . کیهان ضمن ابراز بی اطلاعی کامل از این اتفاق از نحوه جوراب و سبیل و النگو در دانشگاه تهران انتقاد کرد و همه گونه کتکاری احتمالی طی روزهای آتی در دانشگاه را محکوم نمود !مقامات اسرائیل در پاسخ به علت انهدام این دفتر گفتند در دروازه را میشد بست دهن این پرس تی وی را نمیشد . مفسران به نقل از پرس تی وی میگویند تعداد تانکهای منهدم شده اسرائیل تا این لحظه از تعداد تانکهای تولید شده در جهان ۱۸ تا بیشتر است . این درحالیست که طبق آمار ارائه شده توسط این دفتر تا این لحظه شمار کشته شدگان اسرائیل نیز ۲۷ تا از تعداد زنده هایش بیشتر بوده است . با این وصف احتمال میرفت در صورت عدم نابودی دفتر مذکور تا پس فردا اسرائیل همینطور خنده خنده محو بشود . خبرنگاران امام زمان از محل پشت بام این دفتر با تک تیراندازی اقدام به جمع آوری خبر میکردند . اصولاً در اسلام روی بام و زیر پتو همواره جاهای خبرسازی بوده است !بنا به اعلام منابع موثق ، حضرت خالد صادق خبرنگار صادق و قهرمان پرورش اندام پرس تی وی که در روزهای اخیر وقایع غزه را با شور خاصی بهمراه تف و نعم انا نحن کالمجنون بطور زنده گزارش میکرد در زمان حمله بدلیل کار واجب در دستشوئی دفتر مذکور گیر کرده بود . کار واجب نامبرده بعد از حمله واجبتر شد و او تا ساعتها با رشادت و از خود گذشتگی وصف ناپذیری همانجا ماند . نیروهای صهیونیست بدلیل همراه نداشتن جرثقیل از اسارت وی چشم پوشی کردند !به همین مناسبت خبر سراسری امروز و امشب جمهوری اسلامی گزارش نداشت و در عوض رهبر فرزانه با بکار بردن یک تاکتیک منحصر بفرد امروز در کلیه ساعتها بجای گزارش غزه ، از طریق خبر سراسری برای احمدی نژاد چند صفحه نامه نوشت . معظم له در این نامه برنامه های کلی رئیس جمهور برای سی سال آینده را که اخیراً بدون رودربایستی از اینکه کسی بداند که کی به کی میگوید که چکار بکند اعلام میشود ، تعیین کرد . وی در این نامه که چندتا پرانتز هم داشت با استفاده از کلیه اعداد موجود روی محور اعداد به کلیه مسلمانان جهان گفت که چرا اگر کار نظام گیر بکند در غزه جنگ میشود !
Monday, January 05, 2009
نقبی به چاه جمکران - هادی خرسندی
نقبی به چاه جمکران
سایت اصغر آقا
توجه! اين طنزگونه کاملاً تخيلی است
از دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح» به بيت حضرت «ص.زمان»
به نام خدا! با سلام و عرض احترام و پوزش از مزاحمت. عطف به ابراز اميدواری آقای «ماموت» به زنده شدن اينجانب و حل مشکلات دنيا، به آگاهی ميرساند بلافاصله پس از پخش پيام نوروزی! ايشان از تلويزيون انگليسها، بیفوت وقت آمدم تا به رتق و فتق امور دنيا بپردازم. اما از آنجا که آقای «ماموت» در اين سالها چندين بار فاش کرده است که حضرتعالی به مديريت امور جهان مشغوليد، خواستم قبل از شروع به هر اقدامی، از جنابعالی بپرسم که آيا کدورتی پيش آمده؟ و خدای نخواسته شما ديگر مديريت نمیفرمائيد؟ يا ايشان دودوزه بازی ميکند؟ ميخواهد ما را بهم بياندازد.
با تقديم احترام: ع. مسيح
از بيت حضرت «ص.زمان» به دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح»
پس از بسمالله الرحمن الرحيم و عرض سلام، نامه شما رسيد. چه کدورتی؟ اينها همه شايعات نخنما شده رسانههای غربی است. شما اين مزخرفات را تکرارش نکنيد و بيائيد اينجا حضوراً صحبت کنيم.
والسلام: ص. زمان
تبليغات خبرنامه گويا
advertisement@gooya.com
از دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح» به بيت حضرت «ص.زمان»عاليجناب! با سلام و احترام، نامه آن حضرت واصل و موجب جاخوردن اين حضرت گرديد! اما در مورد شرفيابی به حضور جنابعالی به عرض مبارک ميرساند به علت شتاب در آمدن، متأسفانه اينجانب فرصت آزاد کردن خود را نداشته و به همان صورت چهارميخ برگشتهام. به همين دليل تکان نميتوانم بخورم. اين نامهها را هم چنانچه ملاحظه ميفرمائيد زحمتافزای کبوتر چاهی شده به حضور مبارک ميفرستم. خوب است نيکی فرموده شما به اينجا تشريف بياوريد.
با تقديم احترام: ع.مسيح
از بيت حضرت «ص.زمان» به دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح»
بسم الله قاصم الجبارين. با پوزش از لحن قبلی – که بعداً علت آن را معروضم - خروج من از چاه چنانکه ميدانيد تشريفاتی دارد و تا وقتی شرايط دنيوی آماده نباشد و از جمله قيمت نفت از بشکهای پنجاه سنت پائينتر نرفته باشد، بيرون نخواهم آمد. عليهذا شما خوشت ميآيد هی نامه بنويسی اما من اين کبوتر چاهی را لازمش دارم! جواب اين نامه را که داديد مکاتبات ما تمام است. لطفاً منتظر کبوتر نباشيد.
والسلام: ص.زمان
از دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح» به بيت حضرت «ص.زمان»
عاليجناب! استدعا دارم برای دستيابی به امکان گفتگوی مستقيم، دگمه قابلمهای را که پائين نامه چسباندهام به زبان خود بچسبانيد و صحبت کنيد. من ميشنوم و جواب ميدهم. به اميد شنيدن صدای مبارک.
ارادتمند: ع.مسيح
***
- آقا سلامنعليکم. صبکمالله بالخير!
- گود مورنينگ!
- چطوريد شما؟
- بد نيستم جوان.
- حضرت والده چطورند؟ حجابشان را رعايت ميکنند آنجا؟
- تنکيو. گاد بلس يو.
- چی شد؟
- عرض کردم خدا شما را بيامرزد.
- خدا رفتگان همه را بلس يو!
- ميفرموديد.
- اولاً لحن آن نامه، چون من داشتم سخنرانی «ماموت» را از تلويزيون ميديدم، تحت تأثير بودم. ميبخشيد!
- مگر ته چاه تلويزيون ميگيرد؟
- بعله. کيبل الهی! اما راجع به همکاری و کدورت سؤال فرموديد. من آقا نه با اينها همکاری دارم نه رابطهای بوده که کدورتی باشد.
- يعنی شما جهان را مديريت نميفرمائيد؟
- نه به امام زمان، يعنی به جان خودم! توهين از اين بدتر نميشود که اين اوضاع قاراشميش را بيندازند گردن آدم.
- پس ليست نمايندگان مجلس را آقای خزعلی به شما نشان نداد؟ آقای «ماموت» دولتش را به شما معرفی نکرد؟
- نه آقا دروغ است دروغ. مگر من ميتوانم دخالت کنم؟ سيستم ولايت مطلقه فقيه است! اين آقای خامنهای ما را تحويل نميگيرد. همه ليستها را خودش درست ميکند. باز اگر زمان امامخمينی بود، اوشان خودش را نايب ما ميدانست.
- گاد شما را بِلِس کند. زمان شاه هم به گمانم احترام امام زمان بيشتر بود. حالا بچه های توی کوچه هم شما را "مهدی" صدا ميکنند، آنهم برای دفن شهدا، "مهدی بيا، مهدی بيا!".
- در رژيم سابق همهمان بيشتر حرمت داشتيم. کسی جرأت ميکرد اين بازی ها را دربياورد؟ پارسال پسرک نرهخر برای تولد حضرت فاطمه سلام الله چه شعرهائی ميخواند! پدرسگ ديسکو راه انداخته بود. گفتم ظهور کنم بيايم از چاه بيرون بروم دوتا کشيده بخوابانم توی گوشش برگردم. در جبهههای جنگ آقا، امامزمان تقلبی درست کرده بودند چه فضاحتی. چندتايشان را صدام گرفت کرد توی چاه!
- راستی شما هم که انگار چاهتان را عوض کردهايد رفتهايد شعبه جمکران؟
- نه آقا اين مزخرفات را نفرمائيد. اينها ملت را گذاشتهاند سر کار. مگر من مکدونالدم که شعبه باز کنم؟ يا المپيکم که دوره بچرخم؟ اينها دکان باز کردهاند.
- مثل پاپ ما!
- چه عرض کنم والله. به قول شاعر:
آن شيخ رهزن آمد، خوش راه مؤمنان زد
پس جيب امتی را با صاحبالزمان زد
ميلياردها دلار نفتی نکرد سيرش
کز چاه نفت نقبی بر چاه جمکران زد!
- کاش دستم باز بود يادداشتش ميکردم. به هرحال در تلويزيون انگليسها آقای «ماموت» خواسته بود من بيايم با کمک يکی از فرزندان پيامبر اسلام اوضاع سياسی و اقتصادی جهان را درست کنم. گمانم منظورش شما باشيد.
- والله آقا من که سهل است. اينها گندی زده اند که شما با تمام چهارده معصوم هم نميتوانيد کاری از پيش ببريد.
- از اين طرف هم آقای بوش ِ ما گند زده است.
- شما چرا خودتان را از شر اين مردک راحت نميکنيد؟
- ما اهل ترور نيستيم عزيز.
- چرا ترور؟ با شمشير بزنيد از وسط دو نصفش کنيد!
- نه جانم. بگذاريد عجالتاً من حواريونم را بفرستم بانکها را بگيرند تا برسيم به اوضاع سياسی.
- بگوئيد سيستم اقتصادی دنيا را مضاربهای کنند!
- چه جوری است؟
- نميدانم. مثل رانتخواری است. بگوئيد بدهند دست آستان قدس.
- رضوی؟
- بعله. واعظ طبسی.
- يک چيزهائی شنيدهام!
- راستی تولد شما مبارک. هپی برث!
- ممنونم فرزند. اين اسرائيل که عيد ما را عزا کرد. ملاحظه فرموديد چه قتل عامی کرد در نوار غزّه؟ وحشيانه زدند ها.
- اگر من اين حضرت موسا را ببينم .....
- به حضرت موسا چه ربطی دارد عزيز من؟ يک مشت تروريست، شده اند رهبر مملکت.
- بيچاره حماسی ها!
- نه عزيزم. آنها هم سه کردند.
- سه؟!
- اصطلاح است جانم. اتفاقاً مال ايرانی هاست. منظور، حماسی ها هم بيگدار به آب زدند. شما هم تحريک ميکنيد.
- بنده؟!
- شخص جنابعالی که خير. گفتيم که. اينها خيلی کارها را به اسم شما ميکنند.
- همين، آقا. اسم آدم را جعل ميکنند. امضای آدم را جعل ميکنند. با آبروی آدم بازی ميکنند. يک وقتی هست که کسی مطلبی، طنزی، چيزی خيالی راجع به ما مينويسد، از اول معلوم است که قصد جعل يا بيحرمتی ندارد. بلکه ميخواهد راجع به همين حقهبازیها بنويسد. بلکه ميخواهد از حق ما دفاع کند. بالای مطلب هم مينويسد تخيلی است. بامزه هم ممکن است باشد. سؤنيت هم نداشته باشد. خوب، تحمل ميکنيم. البته يک وقتی هست که از جد بزرگوار آدم کاريکاتور ميکشند، آن را به شدت برخورد ميکنيم.
- البته نبايد کارتونيست را کشت!
- نه خير. لابد اگر يکطرف صورت آدم را کاريکاتور کرد، بايد آنطرف صورتمان را بياوريم جلو بگوئيم اينورشم بکش!!
- به ما ميزنی ها!
- راستی شما در اين حالت مصلوب چه احساسی داريد؟
- يک دستم گوانتانامو است، يک دستم ابوغريب.
- پاهاتان چی؟
- يکيش اوين است يکيش گوهردشت!
- صدا خوب نميآيد حضرت. اين دگمه قابلمهای دارد از زبانم کنده ميشود. چی هست؟ معجزه است؟
- نهخير. چيپس کامپيوتری است. فشارش بدهيد دوباره میچسبد. يکی از امت من اختراعش کرده.
- راستی امت در چه حالند؟
- ميچرند. امت شما چی؟
- ما اين سرسبزی و اين مزارع شما را نداريم.
- برای همين است شايد که امت شما گرايش به مسيحيت پيدا ميکنند. در روزنامهها ميخوانم.
- نه پدرجان. اينها برای پناهندگی است. برای فرار از ايران است. ويزا ميخواهند، اقامت ميخواهند، به اصطلاح "کِيس" ميدهند. بعضیهاشان ميگويند ما همجنسبازيم، بعضیهاشان هم ميگويند ما مسيحی شدهايم. فرقی نميکند برايشان. ميبخشيدها!
- اولاً همجنسگرا بفرمائيد، درستتر است. ثانياً چرا از وطنشان فرار ميکنند؟
- برای راحت طلبی! ميخواهند اعدام نشوند، فرار ميکنند!
- چرا بايد اعدام شوند؟
- خوب بعضی هاشان در رژيم شاه هم زندانی سياسی بوده اند. حتی قرار بوده اعدام بشوند، انقلاب شده، اعدامشان عقب افتاده. حالا اينها ميخواهند بگيرندشان، آنها درميروند.
- عجب!
- البته اينها حرف های من نيست، آنها ميگويند. من که اينجا دخالتی ندارم. دور از جان شما مصلوبالاختيارم.
- میفهمم. میفهمم. به هرحال من جشن تولدم را ول کرده ام برای کمک به شما و آقای «ماموت» آمده ام. چکار بايد بکنم؟
- دم شما گرم.
- چی؟
- حرارت نفس شما زياد. ببينيد قربان. هزار و دويست سال است اينها کشتيار من شده اند ظهور کنم، زير بار نرفته ام. جشن ميگيرند، نيمهشعبان درست ميکنند، عج ميگذارند جلوی اسمم، يعنی عجله کن، من تحويل نميگيرم. شما با يک پيام تلويزيونی «ماموت»، زرپی پاشدی ميخوای ظهور کنی! حرمت خودت را نگه نميداری. احترام حضرت برای مسلمان و مسيحی بيشتر از اين حرف هاست. حالا انگليس ها ميخواهند به جمهوری اسلامی حال بدهند، شما چرا اين وسط هوائی ميشوی؟ يارو رئيس کانال چهار گفته بود پارسال عيد، بريژيت باردو را آورديم، امسال «ماموت» را ميآوريم! سال آينده ممکن است ملاعمر را ببرند يا جنيفر لوپز را. دنبال مچول ميگردند. خوب اين يعنی چی؟ يعنی حضرت عيسا مسيح بپره وسط بگه آقا منم بذارين سرِ کار؟
- راست ميگوئی عزيز. گاد شما را بِلِس کند فرزند.
- شما را کرده کافيه! ...
(ارتباط قطع ميشود. احتمالاً در نتيجه خنده نگهانی، دگمه قابلمهای قورت داده ميشود)
تمام
خوب شد بقيهشو نشون نداد - هادی خرسندی
خانمي که در تلويزيون سعي دارد بچههاي ايراني را براي رفتن به غزه، شستشوي مغزي دهد، آنها را تشويق ميکند که از دست و پا و تمام اعضاي بدن و خانواده بگذرند تا به هدفشان برسند.« ... من شده از جونم میگذرم، شده از دستم (تأکيد با اشاره به دستش)..... پام (تأکيد با اشاره به پايش)، همه اعضای بدنم میگذرم ............» ما از سوي والدين اين بچهها، از اينکه اين خانم بقيه اعضاي بدنش را به آنها نشان نداده، سپاسگزاري ميکنيم.
سـیـخ ، ذغـال ، تـیـرکـمـون - سـیـّد حـسـن ، بـان گـی مـون ! - طنز از علیرضا رضایی
Sunday, January 04, 2009
در غزه : هواپیما دنبال نماینده ، در ایران : نماینده دنبال هواپیما !
به همین مناسبت سازمان تاکسیرانی از راه اندازی ناوگان بوئینگ ۷۴۷ نارنجی رنگ خبر داد . نرخ کرایه مصوب این تاکسی ها با احتساب پول بنزین بدون چتر نجات از ابتدا تا انتهای باند بعنوان مبنا صد و بیست تومن تعیین شده است و در صندلی جلو فقط یک مسافر با نهایتاً یک زنبیل میتواند بشیند . بدیهیست کرایه صندوق عقب هواپیما بطور جداگانه توسط بوئینگ متر محاسبه میشود . این سازمان اعلام کرد با همکاری خوب اتوبوسرانی در آینده نزدیک خطوط سریع بی آر تی بوئینگ نیز از متروی حسن آباد تا زیر گذر قورخانه راه اندازی خواهد شد . شهرداری نیز از احداث خط ویژه هوائی در آسمان کشور خبر داد . این خطوط فقط برای تردد آمبولانس فضائی و ماهواره امید و موشک سجیل و هواپیماهای مجاز با آرم طرح ترافیک بوده و با خلبانان متخلف بشدت برخورد خواهد شد . نیروی انتظامی اعلام کرد چنانچه کسی بدون مجوز وارد محدوده طرح زوج و فرد آسمان بشود هواپیمای او با یدک کش به پارکینگ منتقل شده و خلبان تا سه سال حق پرواز غیر از هواپیما ملخی روسی ندارد !در همین راستا مجلس طرح ۸ فوریتی توقف انواع سفینه و بشقاب پرنده در فضا را نیز تصویب کرد . سخنگوی مجلس با اعلام اینکه مجلس در راس و تحت و بقیه جاهای امور است افزود اصولاً یکی از وظایف اصلی نمایندگی در جمهوری اسلامی متوقف کردن کلیه امور جاری و متحرک است . وی با ابراز خرسندی از متوقف شدن هواپیما روی باند گفت به امید روزی که در جمهوری اسلامی همه چیز متوقف بشود . وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر جو کاملاً صمیمی و دوستانه و نزدیک بین دولت و مجلس گفت البته این احمدی نژاد اینقدر آدم گهیه که نگو ولی در جهت متوقف کردن کلیه امور جاری همواره با مجلس رابطه تنگی داشته است . وی تصریح کرد البته رابطه تنگ با رابطه تنگاتنگ خیلی فرق دارد ولی فرق ایندوتا را نگفت ! بر این اساس قرار شد از این به بعد هر کس خدای نکرده از هواپیما جا بماند برود وسط باند جلوی هواپیما دراز بکشد . بنیاد شهید نیز اعلام کرد چنانچه هواپیما از روی کسی رد بشود نامبرده بعد از طی مراحل اداری شهید مجلس محسوب میشود !برخی کارشناسان بر این باورند که عجله نماینده نائین برای دیر نرسیدن به جلسه استیضاح وزیر کشاورزی بوده است . وزیر نامبرده قرار بود بدلیل رشد کمتر از ۱۸ متر طول گلهای روغنی آفتابگردان در سه سال گذشته استیضاح بشود تا بدین ترتیب احمدی نژاد قبل از اینکه دوباره رئیس جمهور بشود یه تیکه یک رای اعتماد دیگر برای خودش و بقیه بگیرد . برخی نیز معتقدند که چون در راستای خط امام تمام ایران باید تا سال ۱۴۰۴ حتماً نابود بشود لذا رهبری در آخرین دیدار با اعضاء مجلس دقیقاً مشخص نکرده بود که دولت نهم جزو ایران نیست برای همین همه فکر میکردند مثل دولت خائن قبلی باید همه را یا استیضاح کرد یا کتک زد . توضیحاً اینکه وزیر نامبرده خودش بدلیل زود رسیدن با هواپیما به مجلس اصلاً استیضاح نشد و نمایندگان نصمیم گرفتند در وقت اضافی پیش آمده با صدور چند بیانیه اسرائیل را از چند جای مختلف نابود کنند !