Monday, September 15, 2008

انشاء صغیر قلی باخمالچه یک یتیم روستائی :- طنز از علیرضا رضایی

این آبجی سمانه ما است درحالیکه دارد مهرپروری میشود !مامان ما میگوید اگر آبجی سمانه را مهرپروری نمیکردند الآن باید میرفت دوبی با او کارهای بد بد میکردند !
( جهت برقراری ارتباط با فضای معنوی انشاء آنرا با لهجه پنجم دبستان بخوانید )
آغاز انشاء : انقلاب ما دقیقاً و فقط برای کوخ نشینان بود ( ره - کله پدر دروغگو شریف ! ) احمدی نژاد دیروز برای سومین بار به روستای ما آمد . او همیشه سرزده پیش ما می آید ولی یک آقای ریشوئی از سه روز قبل ما را در میدان ده تجمع میکند تا بطور سرزده از او استقبال بنمائیم . او هر وقت می آید فرزعلی میگوید این پدرسگ میخواهد ایندفعه با رای ما داهاتیها بالا برود . ما نمیدانیم فرزعلی کدام پدرسگ را میگوید . احمدی نژاد هر وقت می آید ما می فهمیم که خیلی مهرپروری شده ایم . مثلاً من الآن میدانم که صنایع ۶/۹۸٪ نسبت به صادرات ۴۷٪ در سه سال اخیر لاستیک تریلی ۸/۵۸٪ و رشد ۹/۲۳٪ بیشتر از ۲/۶۴٪ که مجموع ارتقاء کیفی ۵/۷۳٪ میباشد . تازه خیلی چیزها هم درباره نانوتکنولوجی میدانیم . احمدی نژاد هر وقت می آید مواضع داهات ما را نیز با اسرائیل روشن می نماید !دولت مهرپروری الآن همه جا را آسفالت نموده است . اصغر لجن میگوید دولت دهن ما را نیز آسفالت نموده است . خدا خیرشان بدهد الهی ! همچنین ما الآن در روستا موبایلمان ایس.تم.دیس هم پخش میکند و ما خودمان دیده ایم که موبایل ساسان پخش میکرده است . ساسان پسر شورای ده ما است و موبایلش همیشه از عکس زنهای آنجوری ایس.تم.دیس پخش میکند که در دولت قبلی نمیکرد ! بابای ساسان که رئیس شورای ده ما است قبل از انقلاب بهش میگفتند ممد ولو ولی بعد از انقلاب ریش گذاشت و رفت کمیته اصلاح شد بعد به برکت همان ریش دکتر شد و الآن رئیس ده ما است ولی بعضیها میگویند او به اندازه گاوش هم نمیفهمد و دکترایش تقلبی است . منهم میخواهم وقتی بزرگ شدم ریشو بشوم . ریشوئی خیلی شغل خوبی است !دیروز آمدند دم خانه ما گفتند بیا این دو هزار تومن حق مهرپروری تو است بگیر . گفتیم دست شما درد نکند تا خواستیم بگیریم پنجاه نفر از ما عکس گرفتند و سی نفر هم مصاحبه کردند گفتند به دشمن بگو که اگر این دو هزار تومن را نمیگرفتی الآن مرده بودی . ما هم به دشمن گفتیم . دشمن هم در دولت مهرپروری خیلی بیشتر از دولت قبلی شده است . دولت مهرپروری همه چیز را صد برابر نموده است . ما یک شهرام دماغو داریم که همیشه برای کمک به ایتام به کارخانه بابای او سهام عدالت پروری میدهند . جعفر خالی بند میگفت کارخانه مال مصباح و مکارم است و بابای شهرام فقط مدیر کارخانه است . خدا جعفر را رحمت کند چون وقتی این حرف را میزد ۱۴ سالش بود ولی بعداً که ۱۸ سالش شد او را در ملا خاص اعدام نمودند !در پایان از مهرپروری کمال تشکر را مینمایم که اینهمه ما را اکرام میکند و ننه ما بجای شستن رختهای همسایه الآن مشق بچه هایشان را هم می نویسد و زیر کون گاوشان را هم تمیز مینماید تا ما اکرام بشویم و با آن دو هزار تومنی که بهمان دادند بجای مهرپرور ، گرسنه پرور نشویم !

0 comments: