پی پی به این نظام ، پی پی به این قیام ، خمینی ای امام








تحلیف اوباما را یک دنیا نشستند تماشا کردند که برای عزت کشورش قسم خورد . نه دست کسی را بوسید نه با مقام عظمای کسی بیعت کرد نه لنگ و پاچه آقا و خانم را کشید وسط و نه هیچ ریای دیگر . بخدا هنوز نه سوسک شده نه چسبیده به طاق جهنم نه اینکه مرده . به گذشته شان که به زور به چهارصد سال میرسد چنان بالید که شک کردم چهار هزار سال بیشتر از ما تاریخ داشته باشند . و اینطرف رئیس جمهور ما هنگام تحلیف نه انگار به تاریخی و آنهمه شکوه و افتخار و انگار که لای بته و توی زنبیل پیدایش کرده باشند و هم انگار که با تمام وجودش برای ریدن به طول و عرض تاریخ ایران قسم میخورد ! اینطرف رئیس جمهور ما هنوز دعای خیر ننه اش را باعث موفقیتش میداند . اینطرف رئیس جمهور ما با تمام وجود سعی میکند گذشته اش را پنهان بکند . اینطرف وقتی یک رئیس جمهور قلابی قسم میخورد تازه آقا باید تنفیذ هم بکند تا ملائکه در کبریا برایش درخت بکارند . اینطرف ما در کنار اینگونه مراسم تحلیفهای جهانی همچنان لای مراسم عمامه گذاری گیریم . آنطرف یارو از میان اینهمه نکبت رئیس جمهور میشود اینطرف ما از میان آنهمه شوکت الآن به بستن اس.ام.اس برنامه نود مشغولیم . بدم می آید از خودم وقتی اینهمه به بازی گرفته میشوم با آنهمه ادعای تیز بازی که دارم !
تازه ملت بهش گیر داده بودند که در مراسم ادای سوگند "چون در قانون اساسی امریکا الزام نیست" نگو "با عنایت خداوند" . ای کافر حربی ! ای جاسوس موصاد ! ای محارب ! ای معاند ! و مجموعاً ای ضد انقلاب ! اگر اینجا بودی همان یکذره موئی هم که داری را میتراشیدند با وانت میچرخاندنت ما اینجا طنز می نوشتیم کیف میکردیم کجای کاری ! اگر اینجا بودی و در اولین سخنرانی ات حرف از بحران کشورت میزدی همین امشب از لای جهاز عمه ات یک پرونده برایت کشف میشد از عرق خوری و خانوم بازی و کمک مالی پدرت به شاه و جاسوسی پدر بزرگت برای مظفرالدین شاه و نقش خاله ات در قرارداد ننگین دارسی تازه روزنامه ات را هم میبستند سه هفته بعد میگفتند ماتیک زدی در رفتی اگر در نری هم پس فردا باید با واجبی خودکشی کنی بدبخت ! مزه زهرمار میدهد این واجبی پرسیده ایم ما دم آخر از شهید امامی ! اگر اینجا بودی الآن یک لشکر گمنام امام زمان پرچمت را کشیده بود پائین رفته بود فرودگاه بست نشسته بود که بما هواپیما بدهید برویم بزنیم به دک و دنده اش تازه رهبر مسلمانان جهان هم ازشان تشکر کرده بود که اصلاً از تروریسم خوشش نمی آید طفل معصوم !
تو زور که بزنی کل تاریخ کشورت که تازه نصف تو هم مال آنجا نیست جمعاً به اندازه یک دفتر مشق چهل برگ نمیشود ما بنای چهار هزار سال تاریخ همچنان حی و حاضر جلوی چشممان است نپرس چرا الآن داریم روی دوچرخه اس.ام.اس برنامه نود رکاب میزنیم همش تقصیر جد و آباد امپریالیست خود نامردت است نخوانده ای مگر تاریخ این خسرو معتضد ما را ؟! چرا کاری میکنی که همین اول کاری دلمان بخواهد به خودمان بگوئیم خاک بر سر آقای پرزیدنت ؟! بله ، تو میتوانی ، ما نمیخواهیم که بتوانیم فرق اینجاست .
آقای جمهوری اسلامی ! بخدا که در کل کهکشان راه شیری خاک برای سر کردنت کم می آید از اینهمه خاکی که سر ما کردی همین

ا
بنده نامزد این سفر، آیا بشم آیا نشم
عامل شق القمر، آیا بشم آیا نشم
گر بیاید موسوی، شايد بیام شايد نیام
گر نیاید آن پسر، آیا بشم آیا نشم
پیش کروبی به بالا، بپرم یا نپرم
مایه ی کلی ضرر، آیا بشم آیا نشم
بارگاه رهبری، شايد برم شايد نرم
پیش او دولا دمر، آیا بشم آیا نشم
با دم خود پسته!، آیا بشکنم یا نشکنم
شیره ای بر هرچه سر، آیا بشم آیا نشم
بر تذبذب خاتمه، آیا بدم آیا ندم
از دو روئی برحذر، آیا بشم آیا نشم
با حقیقت حرف خود، شايد بگم شايد نگم
راوی اصل خبر، آیا بشم آیا نشم
عشوه ام کم، یک کمی، شايد بشه شايد نشه
بیش از این هم عشوه گر، آیا بشم آیا نشم
مثل رقاص روحوضی، قر بدم یا قر ندم
وارد رقص کمر آیا بشم آیا نشم
دای لالای لای لای - دای لالای لای



در اینجا با استفاده از علم ریاضی که خیلی هم بلدیم از فرض "یا من می آیم یا میرحسین" به حکم رئیس جمهور آینده میرسیم :1) هندسه اقلیدسی :یک خط راست کوتاه با یک خط راست بلند موازی است با فرض اینکه اگر یک نیم صفحه در بهارستان بخواهد خط کوتاه را در پاستور قطع کند یک تمام صفحه میرود نماز جمعه میخواند جوری که یک مثلث متساوی الاضلاع داشته باشیم با پنج ضلع قائمه که با سطح افق هیچ زاویه ای نمیسازند آنگاه در دایره محیطی به شعاع ۱.۶۹۸.۷۵۲ کیلومتر مربع که در یک دوزاری به شعاع قم محاط شده است فرض کنید دو قاچ کروی وارد کنیم بی زحمت با استفاده از جد و آباد بطلمیوس اندازه قد رئیس جمهور بعدی را حساب کنید !2) استدلال استنتاجی :اگر p آنگاه q آنگاه یا خاتمی می آید یا میرحسین یا اینها نمیدانند محصولی برای چی وزیر کشور شده یا میدانند ما را اسکل کرده اند یا میر حسین هنوز فکر میکند میزان رای ملت است اگر و تنها اگر تازه ملت میرفتند رای بدهند آنگاه پدر جان مشکل مملکت دیگر با تغییر رئیس جمهور حل نمیشود اگر میشد آنگاه یا ما وضعمان خیلی خوب بود یا مشکل ما با آقا پس دیگه برای چی بود یا مشکل آقا با ما برای چی بود آنگاه یا در غزه جنگ میشود یا دانشجوها را در شیراز میگیرند یا ده نفر دیگر سنگسار میشوند یا چند نفر دیگر اعدام میشوند یا بقیه روزنامه ها را هم می بندند یا حواس ما باز خوب پرت نمیشود فقط و فقط اگر یا ما را بگیرند مـَشتی بزنند یا در لبنان هم جنگ بشود یا میشل عون ترور بشود یا ۲۰ ژانویه هواپیما بزند به اوباما رادیکال ۳ سینوس جمهوری اسلامی در کسینوس القاعده ضربدر ۱+۵ آنگاه قطعنامه دان پاره میشود اگر و تنها اگر احمدی نژاد دوباره با X ترور بشود آنگاه یا ملت خیلی میخندند یا وقتی دارند میخندند علما وام زودبازده میگیرند آنگاه یا حواس ملت دیگر کاملاً پرت میشود یا باز هم نمیشود آنگاه خاتمی و میرحسین به یه ور آقا میشوند اگر p آنگاه q وگرنه پینوکیو که یعنی همین احمدی نژاد !3) قانون احتمال :در کیسه ای یک مهره سیاه و هزارتا مهره رنگی دیگر داریم اگر دلمان بخواهد که کاملاً آزادانه فقط مهره سیاه از کیسه بیرون بیاید دفعه اول دستمان را در کیسه میچرخانیم سرمان را هم از کوسه میگردانیم مهره سیاه خودش از کیسه درمی آید دفعه دوم میفهمیم عجب غلطی کردیم سرمان را از کوسه گرداندیم ایندفعه دستمان را در کیسه نمیکنیم میگیرند دست ما را کاملاً آزادانه به زور میکنند در کیسه مهره ها را میگردانیم حس میکنیم بعضی از مهره ها از بقیه خیلی قراضه ترند دوتا از مهره ها هم قراضه نیستند ولی ما کاملاً آزادانه حق نداریم آنها را از کیسه بیرون بیاوریم بقیه مهره ها هم محض خنده مهره شده اند خودشان از کیسه در نمی آیند اگر دوتا لامپ سوخته هم در کیسه بیندازیم آنوقت قرار باشد یا این بیاید یا آن بشرطیکه برق هم رفته باشد و مهره سیاه دست ما را در کیسه گاز بگیرد لطفاً بفرمائید احتمال اینکه مهره سیاه کاملاً آزادانه از کیسه بیرون بیاید چقدر است ؟!
طنز از علیرضا رضایی
نقبی به چاه جمکران
سایت اصغر آقا
توجه! اين طنزگونه کاملاً تخيلی است
از دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح» به بيت حضرت «ص.زمان»
به نام خدا! با سلام و عرض احترام و پوزش از مزاحمت. عطف به ابراز اميدواری آقای «ماموت» به زنده شدن اينجانب و حل مشکلات دنيا، به آگاهی ميرساند بلافاصله پس از پخش پيام نوروزی! ايشان از تلويزيون انگليسها، بیفوت وقت آمدم تا به رتق و فتق امور دنيا بپردازم. اما از آنجا که آقای «ماموت» در اين سالها چندين بار فاش کرده است که حضرتعالی به مديريت امور جهان مشغوليد، خواستم قبل از شروع به هر اقدامی، از جنابعالی بپرسم که آيا کدورتی پيش آمده؟ و خدای نخواسته شما ديگر مديريت نمیفرمائيد؟ يا ايشان دودوزه بازی ميکند؟ ميخواهد ما را بهم بياندازد.
با تقديم احترام: ع. مسيح
از بيت حضرت «ص.زمان» به دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح»
پس از بسمالله الرحمن الرحيم و عرض سلام، نامه شما رسيد. چه کدورتی؟ اينها همه شايعات نخنما شده رسانههای غربی است. شما اين مزخرفات را تکرارش نکنيد و بيائيد اينجا حضوراً صحبت کنيم.
والسلام: ص. زمان
تبليغات خبرنامه گويا
advertisement@gooya.com
از دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح» به بيت حضرت «ص.زمان»عاليجناب! با سلام و احترام، نامه آن حضرت واصل و موجب جاخوردن اين حضرت گرديد! اما در مورد شرفيابی به حضور جنابعالی به عرض مبارک ميرساند به علت شتاب در آمدن، متأسفانه اينجانب فرصت آزاد کردن خود را نداشته و به همان صورت چهارميخ برگشتهام. به همين دليل تکان نميتوانم بخورم. اين نامهها را هم چنانچه ملاحظه ميفرمائيد زحمتافزای کبوتر چاهی شده به حضور مبارک ميفرستم. خوب است نيکی فرموده شما به اينجا تشريف بياوريد.
با تقديم احترام: ع.مسيح
از بيت حضرت «ص.زمان» به دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح»
بسم الله قاصم الجبارين. با پوزش از لحن قبلی – که بعداً علت آن را معروضم - خروج من از چاه چنانکه ميدانيد تشريفاتی دارد و تا وقتی شرايط دنيوی آماده نباشد و از جمله قيمت نفت از بشکهای پنجاه سنت پائينتر نرفته باشد، بيرون نخواهم آمد. عليهذا شما خوشت ميآيد هی نامه بنويسی اما من اين کبوتر چاهی را لازمش دارم! جواب اين نامه را که داديد مکاتبات ما تمام است. لطفاً منتظر کبوتر نباشيد.
والسلام: ص.زمان
از دبيرخانه عاليجناب «ع.مسيح» به بيت حضرت «ص.زمان»
عاليجناب! استدعا دارم برای دستيابی به امکان گفتگوی مستقيم، دگمه قابلمهای را که پائين نامه چسباندهام به زبان خود بچسبانيد و صحبت کنيد. من ميشنوم و جواب ميدهم. به اميد شنيدن صدای مبارک.
ارادتمند: ع.مسيح
***
- آقا سلامنعليکم. صبکمالله بالخير!
- گود مورنينگ!
- چطوريد شما؟
- بد نيستم جوان.
- حضرت والده چطورند؟ حجابشان را رعايت ميکنند آنجا؟
- تنکيو. گاد بلس يو.
- چی شد؟
- عرض کردم خدا شما را بيامرزد.
- خدا رفتگان همه را بلس يو!
- ميفرموديد.
- اولاً لحن آن نامه، چون من داشتم سخنرانی «ماموت» را از تلويزيون ميديدم، تحت تأثير بودم. ميبخشيد!
- مگر ته چاه تلويزيون ميگيرد؟
- بعله. کيبل الهی! اما راجع به همکاری و کدورت سؤال فرموديد. من آقا نه با اينها همکاری دارم نه رابطهای بوده که کدورتی باشد.
- يعنی شما جهان را مديريت نميفرمائيد؟
- نه به امام زمان، يعنی به جان خودم! توهين از اين بدتر نميشود که اين اوضاع قاراشميش را بيندازند گردن آدم.
- پس ليست نمايندگان مجلس را آقای خزعلی به شما نشان نداد؟ آقای «ماموت» دولتش را به شما معرفی نکرد؟
- نه آقا دروغ است دروغ. مگر من ميتوانم دخالت کنم؟ سيستم ولايت مطلقه فقيه است! اين آقای خامنهای ما را تحويل نميگيرد. همه ليستها را خودش درست ميکند. باز اگر زمان امامخمينی بود، اوشان خودش را نايب ما ميدانست.
- گاد شما را بِلِس کند. زمان شاه هم به گمانم احترام امام زمان بيشتر بود. حالا بچه های توی کوچه هم شما را "مهدی" صدا ميکنند، آنهم برای دفن شهدا، "مهدی بيا، مهدی بيا!".
- در رژيم سابق همهمان بيشتر حرمت داشتيم. کسی جرأت ميکرد اين بازی ها را دربياورد؟ پارسال پسرک نرهخر برای تولد حضرت فاطمه سلام الله چه شعرهائی ميخواند! پدرسگ ديسکو راه انداخته بود. گفتم ظهور کنم بيايم از چاه بيرون بروم دوتا کشيده بخوابانم توی گوشش برگردم. در جبهههای جنگ آقا، امامزمان تقلبی درست کرده بودند چه فضاحتی. چندتايشان را صدام گرفت کرد توی چاه!
- راستی شما هم که انگار چاهتان را عوض کردهايد رفتهايد شعبه جمکران؟
- نه آقا اين مزخرفات را نفرمائيد. اينها ملت را گذاشتهاند سر کار. مگر من مکدونالدم که شعبه باز کنم؟ يا المپيکم که دوره بچرخم؟ اينها دکان باز کردهاند.
- مثل پاپ ما!
- چه عرض کنم والله. به قول شاعر:
آن شيخ رهزن آمد، خوش راه مؤمنان زد
پس جيب امتی را با صاحبالزمان زد
ميلياردها دلار نفتی نکرد سيرش
کز چاه نفت نقبی بر چاه جمکران زد!
- کاش دستم باز بود يادداشتش ميکردم. به هرحال در تلويزيون انگليسها آقای «ماموت» خواسته بود من بيايم با کمک يکی از فرزندان پيامبر اسلام اوضاع سياسی و اقتصادی جهان را درست کنم. گمانم منظورش شما باشيد.
- والله آقا من که سهل است. اينها گندی زده اند که شما با تمام چهارده معصوم هم نميتوانيد کاری از پيش ببريد.
- از اين طرف هم آقای بوش ِ ما گند زده است.
- شما چرا خودتان را از شر اين مردک راحت نميکنيد؟
- ما اهل ترور نيستيم عزيز.
- چرا ترور؟ با شمشير بزنيد از وسط دو نصفش کنيد!
- نه جانم. بگذاريد عجالتاً من حواريونم را بفرستم بانکها را بگيرند تا برسيم به اوضاع سياسی.
- بگوئيد سيستم اقتصادی دنيا را مضاربهای کنند!
- چه جوری است؟
- نميدانم. مثل رانتخواری است. بگوئيد بدهند دست آستان قدس.
- رضوی؟
- بعله. واعظ طبسی.
- يک چيزهائی شنيدهام!
- راستی تولد شما مبارک. هپی برث!
- ممنونم فرزند. اين اسرائيل که عيد ما را عزا کرد. ملاحظه فرموديد چه قتل عامی کرد در نوار غزّه؟ وحشيانه زدند ها.
- اگر من اين حضرت موسا را ببينم .....
- به حضرت موسا چه ربطی دارد عزيز من؟ يک مشت تروريست، شده اند رهبر مملکت.
- بيچاره حماسی ها!
- نه عزيزم. آنها هم سه کردند.
- سه؟!
- اصطلاح است جانم. اتفاقاً مال ايرانی هاست. منظور، حماسی ها هم بيگدار به آب زدند. شما هم تحريک ميکنيد.
- بنده؟!
- شخص جنابعالی که خير. گفتيم که. اينها خيلی کارها را به اسم شما ميکنند.
- همين، آقا. اسم آدم را جعل ميکنند. امضای آدم را جعل ميکنند. با آبروی آدم بازی ميکنند. يک وقتی هست که کسی مطلبی، طنزی، چيزی خيالی راجع به ما مينويسد، از اول معلوم است که قصد جعل يا بيحرمتی ندارد. بلکه ميخواهد راجع به همين حقهبازیها بنويسد. بلکه ميخواهد از حق ما دفاع کند. بالای مطلب هم مينويسد تخيلی است. بامزه هم ممکن است باشد. سؤنيت هم نداشته باشد. خوب، تحمل ميکنيم. البته يک وقتی هست که از جد بزرگوار آدم کاريکاتور ميکشند، آن را به شدت برخورد ميکنيم.
- البته نبايد کارتونيست را کشت!
- نه خير. لابد اگر يکطرف صورت آدم را کاريکاتور کرد، بايد آنطرف صورتمان را بياوريم جلو بگوئيم اينورشم بکش!!
- به ما ميزنی ها!
- راستی شما در اين حالت مصلوب چه احساسی داريد؟
- يک دستم گوانتانامو است، يک دستم ابوغريب.
- پاهاتان چی؟
- يکيش اوين است يکيش گوهردشت!
- صدا خوب نميآيد حضرت. اين دگمه قابلمهای دارد از زبانم کنده ميشود. چی هست؟ معجزه است؟
- نهخير. چيپس کامپيوتری است. فشارش بدهيد دوباره میچسبد. يکی از امت من اختراعش کرده.
- راستی امت در چه حالند؟
- ميچرند. امت شما چی؟
- ما اين سرسبزی و اين مزارع شما را نداريم.
- برای همين است شايد که امت شما گرايش به مسيحيت پيدا ميکنند. در روزنامهها ميخوانم.
- نه پدرجان. اينها برای پناهندگی است. برای فرار از ايران است. ويزا ميخواهند، اقامت ميخواهند، به اصطلاح "کِيس" ميدهند. بعضیهاشان ميگويند ما همجنسبازيم، بعضیهاشان هم ميگويند ما مسيحی شدهايم. فرقی نميکند برايشان. ميبخشيدها!
- اولاً همجنسگرا بفرمائيد، درستتر است. ثانياً چرا از وطنشان فرار ميکنند؟
- برای راحت طلبی! ميخواهند اعدام نشوند، فرار ميکنند!
- چرا بايد اعدام شوند؟
- خوب بعضی هاشان در رژيم شاه هم زندانی سياسی بوده اند. حتی قرار بوده اعدام بشوند، انقلاب شده، اعدامشان عقب افتاده. حالا اينها ميخواهند بگيرندشان، آنها درميروند.
- عجب!
- البته اينها حرف های من نيست، آنها ميگويند. من که اينجا دخالتی ندارم. دور از جان شما مصلوبالاختيارم.
- میفهمم. میفهمم. به هرحال من جشن تولدم را ول کرده ام برای کمک به شما و آقای «ماموت» آمده ام. چکار بايد بکنم؟
- دم شما گرم.
- چی؟
- حرارت نفس شما زياد. ببينيد قربان. هزار و دويست سال است اينها کشتيار من شده اند ظهور کنم، زير بار نرفته ام. جشن ميگيرند، نيمهشعبان درست ميکنند، عج ميگذارند جلوی اسمم، يعنی عجله کن، من تحويل نميگيرم. شما با يک پيام تلويزيونی «ماموت»، زرپی پاشدی ميخوای ظهور کنی! حرمت خودت را نگه نميداری. احترام حضرت برای مسلمان و مسيحی بيشتر از اين حرف هاست. حالا انگليس ها ميخواهند به جمهوری اسلامی حال بدهند، شما چرا اين وسط هوائی ميشوی؟ يارو رئيس کانال چهار گفته بود پارسال عيد، بريژيت باردو را آورديم، امسال «ماموت» را ميآوريم! سال آينده ممکن است ملاعمر را ببرند يا جنيفر لوپز را. دنبال مچول ميگردند. خوب اين يعنی چی؟ يعنی حضرت عيسا مسيح بپره وسط بگه آقا منم بذارين سرِ کار؟
- راست ميگوئی عزيز. گاد شما را بِلِس کند فرزند.
- شما را کرده کافيه! ...
(ارتباط قطع ميشود. احتمالاً در نتيجه خنده نگهانی، دگمه قابلمهای قورت داده ميشود)
تمام

جمهوری اسلامی برنده جایزه باحالی نوبل شد . این اتفاق خجسته در حالی رخ داد که خبرگزاری جمهوری اسلامی طی روزهای گذشته در یک اقدام خیلی باحال هر روز لیست کاملی از تعداد تانکها و هواپیماها و هلی کوپترهای منهدم شده اسرائیل بهمراه تعداد دقیق مقامات بلند پایه کشته شده و لشکرهای به اسارت درآمده صهیونیست ارائه میکند . این خبرگزاری در یک اقدام باحالتر خودش در خاتمه خبر میگوید که هیچکسی از هیچ جائی هیچکدام این آمارها را اعلام نکرده است !همزمان یک هیئت عالی رتبه در حال جستجوی سید حسن و مقامات حماس در منطقه میباشد . نامبردگان طی روزهای اخیر همواره در خط مقدم تلویزیون دیده میشوند ولی در هنگام دیده شدن صدای این چرخی سه جفت صد تومنی درست نمیگذارد آدم بفهمد که دارند برای کی انگشت تکان میدهند . به گفته یک عنصر فریب خورده و خود فروخته هوای شابدل عظیم چند شب است که سرد شده . این عنصر وابسته نگفت شابدل عظیم چه ربطی به سید حسن دارد لیکن به نقل از سید حسن گفت : داش ! آتیش داری ؟!به همین مناسبت سعید جلیلی هم در سوریه از لبنان دیدار کرد . خبر سراسری در هنگام اعلام دیدار او با سید حسن نصویر میشل عون را نشان داد . البته این میشل عون را هم که بتکانی تهش میشود همان یکجور سید حسن . جلیلی در این دیدار با تشریح سوره القارعه و روایات مربوط به غسل شب جمعه ضعف رژیم صهیونیستی را در تمام زمینه ها افشا کرد . مفسران میگویند جلیلی اینکار را همینجا هم میتوانست بکند لیکن چون حواله کردن آنهمه پول در شرایط موجود یک کمی خطرناک بود لذا حتماً لازم بود که یکنفر در سوریه با لبنان دیدار و گفتگو کند . در خاتمه این دیدار سید حسن از طرف خالد مشعل در پیامی به احمدی نژاد گفت : شکراً ، مایه رسید !هم اکنون جمهوری اسلامی دارد خودش را جر میدهد که چرا امریکا در یک اقدام ددمنشانه چند بار مانع صدور قطعنامه سازمان ملل علیه اسرائیل شده است . امریکا در یک اقدام ددمنشانه دیگر چندبار باعث صدور قطعنامه برای ما شده بود . توضیحاً اینکه قطعنامه یک چیزی است که اگر برای ما باشد کاغذش پاره میشود ولی برای اسرائیل چون روی مقوا مینویسند طرف هرچی زور بزند خودش پاره میشود ولی مقوا پاره نمیشود . به همین مناسبت احتمال جر خوردگی جمهوری اسلامی طی روزهای آتی صد درصد است . این درحالیست که دو کشور دوست و برادر چین و روسیه الآن در سازمان ملل دارند بوق میزنند . کارشناسان بر این باورند که این دوست و برادران فقط میتوانند وتو بکنند نمیتوانند تصویب هم بکنند !وزیر علوم نیز در یک حرکت عاشورائی گفت دقتر تحکیم وحدت غیر قانونی است . در حال حاضر مفسران دارند فکر میکنند ببینند قانونی نبودن یک تشکیلات سیاسی چه ربطی به وزیر علوم دارد . بسیجیان کاملاً دانشجو نیز که در فصل امتحانات بعد از باغ قلهک فرودگاه مهرآباد را تسخیر کرده بودند سردشان شد برگشتند . این برادران کاملاً دانشجو دیروز نزدیک بود داوود احمدی نژاد را بدلیل عدم وجود تونل بین مهرآباد و غزه بگیرند بزنند . به گفته ناظران بدلیل اینکه داوود احمدی نژاد در حفر تونل در کردستان عراق خیلی وارد است و ظرف تنها دو سال فقط با ده هزار تن تی.ان.تی سی متر تونل حفر کرده بود لذا مسائل مربوط به سوراخ نظام را فقط باید به او گفت نه به برادرش !و در انتها بان گی مون در پاسخ به اعتراضات گسترده نمایندگان مجلس که غیر از عدم وصول استیضاح تجمع و تحصن هم بلدند بکند خطاب به لاریجانی چنین گفت : تو یکی بیشین بینیم بابا ئی کیو !
طنز از علیرضا رضایی